خاورمیانه، جناح بندی جدید و آینده مبهم

خاورمیانه دچار تغییرات برگشت ناپذیری شده است، ظهور داعش و از بین رفتن تسلط بشار اسد بر کشور سوریه، همینطور سرزمین طلبی کردها، همراه با تضاد و درگیری نیابتی ایران شیعی و عربهای سنی در منطقه باعث شده که وضع جدید از خاورمیانه بوجود بیاید.
حضور 12 ساله امریکا در عراق و آشنایی کارشناسان این کشور با فضای فرهنگی و زندگی در عراق و کشورهای عربی باعث شده که آنها در قدمی به جلو و حل درگیری ها در خاورمیانه به فکر ترسیم نقشه جدیدی از منطقه بالاخص عراق و سوریه بیوفتند که بر خلاف نقشه قدیم -بعداز فروپاشی عثمانی- با وضع فرهنگی و انسانی آن همگونی داشته باشد.
سخن از تقسیم عراق و سوریه به مناطق مجزای سنی، شیعی و کرد است، به گونه ای که دیگر مشکلات حکومتی و درگیری قبیله ای و مذهبی از بین برود.
اما این نظر غرب و عمدتا امریکا، هوادار چندانی در منطقه ندارد. در کشورهای عراق و سوریه تقریبا تمامی احزاب علاوه بر تاکید بر حس وطن دوستی و اصرار بر جلوگیری از "تجزیه"، خواب تسلط و به دست گرفتن کل قدرت را می بینند و نمی خواهند حاکم نیمی از کشور فعلی باشند. همینطور کشورهای همسایه و قدرتمندتر مانند ایران و ترکیه نیز ترجیح می دهند که درگیریها خارج از مرزهایشان بماند و گروه های مخالف و موافق خارج از مرزهای سیاسی مشغول باشند. بطور خاص از دید ترکیه بوجود آمدن کشور کردستان، یک تهدید امنیتی خواهد بود، و ایران این تجزیه را مقدمه ای برای حضور نظامی امریکا و کشورهای دیگر برای حفاظت از کشورهای کوچک بوجود آمده می بیند و ناراضی از محدودیت قدرت نفوذش به مناطق شیعه نشین عراق است.
الگوی این نقشه، وضعیت شیخ نشینان حاشیه خلیج فارس هستند که مجموعه ای از کشورهای کوچک و نیازمند به حضور قدرتهای فرامنطقه در مقابل قدرتهای منطقه ای هستند. این الگو گرچه پایانی بر درگیری های قومی و مذهبی خواهد بود و احتمالا آرامش و رفاه را برای مردمان این کشورها به ارمغان می آورد اما مطلوب ایران و ترکیه و حتی عربستان نیست.
این نگرانی همچنان در سخنان اخیر آیت الله خامنه ای منعکس شد و او تجزیه کشورها را اقدامی دانست که تضاد منافع ایران و امریکا در منطقه است.

اما تلاشها برای تعیین تکلیف وضع خاورمیانه به غرب و منطقه محدود نمی شود. روسیه تلاش می کند که نقش ابرقدرتی سابقش را بازی کند و دعوت از کشورهای عربی -اردن، عربستان، مصر- برای گفتگو نشان از تلاشهای پنهان برای به ثبات رساندن و نزدیک کردن مواضع کشورهای ذینفع منطقه دارد.
احتمالا محور این گفتگوها مساله ماندن و رفتن بشاراسد و آینده سوریه خواهد بود، اما طبعا روسیه پیشنهادهای جدیدی برای دول عربی خواهد داشت تا بتواند آنها را همراه کند.

غلیرغم این تلاشها، اگر دولت و مردم عراق بتوانند به انسجام برسند و حداقل بر روی زمین به پیروزی هایی علیه داعش دست یابند، و همزمان حکومت عبادی بتواند تمامی گروه های عراق را در قدرت سهیم کند به طوری که دیگر اسلحه ها و انفجارها کنار گذاشته شود، شاید عراق بتواند راه نجاتی از این تجزیه بیابد.

۳ نظر:

خُسن آقا گفت...

علاقه تجزیه و جدا شدن در بین کردها از همه قوی تر است.
در نروژ تعداد زیادی کرد زندگی می‌کنند. اکثرا وقتی می‌پرسم شما کجایی هستید پاسخ می‌دهند کردستان. اگر بپرسم کدام کردستان تکرار می‌کنند کردستان. درست مثل اینکه کردستان یک کشور مستقل است. جالب تر اینکه اکثرا هم حتی کردهای عراقی فارسی صحبت می‌کنند.
دقیقا از همین جهت هم هست که دولت ترکیه حمله به کردهای پ ک ک را بر داعش ترجیح می‌دهد و داعش را تنها بهانه کرده برای حمله به پ ک ک.

خُسن آقا گفت...

درضمن این مساله تجزیه کشورهای خاورمیانه برای هر چه کوچک تر کردن این کشورها و محتاج غرب بودن یقینا هدف اصلی دولت‌های غربی است.

آرسین گفت...

حسن آقای عزیز،
حرف شما در مورد کوچک شدن کشورها صحیح است و مانند کشورهای حوزه خلیج فارس، کشورهای کوچک نیاز به حمایت کشورهای بزرگتر دارند.
دولت ترکیه هم بدلیل موقعیت و سابقه تاریخی بیشترین مشکل هویتی/قومی را با کردها دارد و طبعا از هیچ فرصتی برای تضعیف این گروه غفلت نمی کند!