فرافکنی رهبر، گرفتاری مجلس و موفقیت دولت

با اعلام رای موافق سناتور میکالسکی، موافقان توافق در امریکا و ایران نفس راحتی کشیدند و فرصتی برای رهبر پیش آمد که بازهم بیشتر از گذشته تلاش کند که بار سنگین پروژه هسته ای را به زمین بگذارد.

آیت الله خامنه ای در سخنرانی اش با خبرگان، موضع بی سابقه ای گرفت و اعلام کرد که مجلس  باید در مورد توافق هسته ای ایران اعلام نظر کند و او هیچ توصیه ای به آنها ندارد! این تغیر موضع در حالی است که نمایندگان مجلس نه تنها هیچ نقشی در اجرای برنامه های هسته ای یا سرنوشت پروژه هسته ای نداشتند، که حتی در جریان مذاکرات هسته ای هم هیچگونه اطلاعاتی بیشتر از رسانه های عمومی به آنها داده نمی شد.
بارها نمایندگان عمدتا طرفدار رهبر به تیم مذاکره کننده این انتقاد را داشتند که چرا از جزییات گفتگوهای هسته ای بی اطلاع مانده اند. تنها بعد از اعلام عمومی و رسانه ای متون توافق بود که نمایندگان مجلس توانستند از جزییات توافق مطلع شوند و تقریبا وقتی که دیگر دانستن آنها تاثیری در نتیجه نداشت.
همانطور که نمایندگان مجالس امریکا به عنوان برترین قدرت جهان در مذاکرات بعد از قبول توافق دستشان در تغیر شرایط بسته است بدتر از آنها نمایندگان ایران مجبور به پذیرش توافقی شده اند که نتیجه تفکرات و رهنمودهای رهبر است.

ظاهرا "نظام" تصمیم گرفته که این بار مجلس نهم را قربانی جاه طلبی هایش -هسته ای- کند، چرا که می بیند منفورترین رکن ممکن نظام در حال حاضر مجلس است و -برخلاف مجلس- اگر بخواهد نوک پیکان حمله را به سمت دولت نشانه برود بازهم ممکن است با تبعات اجتماعی آن و ناآرامی های مضاعف روبرو شود. به همین علت این بار آیت الله خامنه ای تلاش دارد که از باقی مانده عمر مجلس حداکثر استفاده را کرده و پرونده هسته ای ایران را در صفحه آخر به نام مجلس نهم تمام کند.

این هوشمندی آیت الله دو نکته مهم را می رساند، اول آنکه او پیشاپیش منتظر مجلس دهم با نمایندگانی جدید و احتمالا نگرشی متفاوت و نزدیک به دولت شده است و دوم با این حرکت نشان داده که دولت روحانی را در مقابل خودش نمی بیند. همین حمایت خفیف اما آشکار او، دست روحانی را خصوصا در انتخابات مجلس آینده بازتر خواهد کرد.
حتی اعتقاد دارم که آزادی پس از بازداشت چند ساعته علی شکوری راد، دبیرکل حزب "اتحاد ملت ایران" با دستور رهبر انجام شده است و این حرکت هم نشانه دیگری از استقبال آیت الله خامنه ای از مجلسی متفاوت است.

این روزها حقیقتا از نقش مدیریتی دولت روحانی در به ثبات رساندن حکومت در ایران و احتمالا بزودی ثبات در منطقه نمی توان غافل شد. دولت روحانی علیرغم "فسادهای سنگین" و "انگیزه های پشت پرده بسیار" برای تخریب وجهه و دستاوردهایش تاکنون نه تنها توانسته سرپا بماند که بزودی سنگر مجلس را هم فتح خواهد کرد. تنها یک قلم راضی کردن آیت الله خامنه ای لجوج به دست برداشتن از لقلقه های اتمی اش و خوراندن "شربت تلخ" عقب نشینی هسته ای به او بدون آنکه به مرگ وی یا خودش منجر شود کاری بوده کارستان!

اما تمام نگرانی اپوزیسیون و تحول خواهان -واقعی- در ایران این بوده و هست که حکومت رنجور و ورشکسته آیت الله دوباره رمقی بگیرد و "توهم قدرت" چشمان ایشان را بفریبد و دوباره از در ناسازگاری با زمین و زمان و مردم و جهان وارد شوند و فیلشان یاد "سراب هندوستان ایدئولوژیک اسلامی" بکند و آن وقت است که نه تنها تمام زحمات مدیران روحانی به بهبود وضع مردم ایران ختم نمی شود که بلکه به علت افزایش -چند صباحی- عمر موجود فرتوت "حاکمیت ایدئولوژیک" مورد لعن و نفرین عام و خاص قرار می گیرند. که هیچ چیز گرانبهاتر از عمر گرانمایه نیست آنهم در مقیاس مردم یک کشور.

اگر بخواهیم منصف باشیم و به گذشته نگاه کنیم، تا اینجا دولت روحانی عملکرد بسیار درخشان -درحد خودش- و فراتر از انتظاری داشته است، اما ابهام از آینده سایه سنگینی از تردید را بر مسیری که می رود انداخته به طوری که هنوز نمی توان پیش بینی کرد که آیا دولت او هم به سرنوشت دولتهای سابق گرفتار می شود یا می تواند جمهوری اسلامی را قانون مدار و شخص رهبر را به چهارچوب قانونی اش برگرداند.


۳ نظر:

خُسن آقا گفت...

این جاخالی دادن مقام گنده رهبری از نوشیدن جام زهر است. به این شکل که می‌گویم.
در حکومت های خودکامه فداییانی را تربیت می‌کنند که خوراک رهبر را قبل از خوردن می‌چشند تا اگر کسی زهری در خوراک رهبر کرده باشد فدایی ها فدا شوند و رهبر ملوکانه جان سالم بدر ببرد.
حالا در ایران ما مقام ملوکانه چنان قدرتی دارد که حتی آنگاه که می داند جام زهر است و مجبور به نوشیدن جام زهر می‌شود جاخالی می‌دهد و جام را میدهد دست فدائیان که این مرتبه مجلسیان دست چین شده هستند.
البته زیاد هم بد نیست این فدائیان مفلوک حلقه به گوش چندتایی شان نفله بشوند تا بلکه پند واندرزی شود برای دیگران.
من زیاد خوش بین نیستم و به گمانم زمانی که مراسم زهر خوران تمام شد، آنگاه مقام گند رهبری با قدرت بیشتر وارد میدان خواهد شد.
البته فاکتور اقتصادی این روزها (نفت زیر 40 دلار) ممکن است در آینده نزدیک جام زهر دیگری پیش کش مقام گند رهبری کند که در چنین صورتی دیگر چفیه بندهای مقام ملوکانه هم حاضر نشوند آن را بنوشند.
البته جام های زهر دیگری هم در راه است که من گمان نمی‌کند مقام گند رهبری از آنها بتواند جان سالم بدر برد.
باید منتظر شد و دید خامنه ای چند جان دارد شاید او هم هفت جان است.

پراگماتیست گفت...

با درود

به نظر من جمهوری اسلامی به پایان راه رسیده و مدتی دیگر شاهد دگرگونی های گسترده در زمینه های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی خواهیم بود.

فریادهای اجازه نمی دهیم و خواب دیده اند و برخورد می کنیم، دردی را از جمهوری اسلامی و هواداران دوآتشه آن دوا نخواهد کرد و این نیروها همانگونه که در زمینه هسته ای خنثی شدند، در زمینه های دیگر نیز خنثی خواهند شد.

آرسین گفت...

پراگماتیست گرامی،
مثلی از قدیم معروف بوده که "فواره چون بلند شود سرنگون شود"!
طبعا وضع امروز رهبر، نتیجه افراط گرایی های سالهای پیشش هست که روند نزولی اش از 29 خرداد 88 شروع شد و به سقوط کلی و تغیر ماهیت ختم خواهد شد.

حسن آقای عزیز،
وضع حکومت ایران همچنان تابعی از خواست عامه مردم و فشار آنهاست. مانند اوایل انقلاب ایران اگر مردم در مقابل عقب نشینی های فعلی حکومت راضی شوند این عقب نشینی ها به جایی نمی رسد و حتی دوباره شاهد جان گرفتن موج مرده افراطی گری خواهیم بود.
اما اگر مردم پیگیر خواست های بحق خود باشند -مانند همبستگی و فشاری که به خودروسازان داخلی وارد کرده اند- طبعا نتیجه تغییر و بهبود را خواهیم دید.
وظیفه رسانه ها و آزاد اندیشان در این مرحله تنها یک چیز می تواند باشد و آن ترسیم خطوط آزادی و یادآوری حقوق فراموش شده مردم ایران. تا قبل از رسیدن به آن حقوق نباید توقف کرد.