جادوی خاتمی

خبر و نقل قول هایی از آقای خاتمی منتشر شده مبنی بر آنکه "در صورت وجود شرایط مورد نظر، در انتخابات شرکت می کنیم" البته قبل تر خبرهایی شنیده شد که ایشان بر مذاکره با حکومت جهت شرکت در انتخابات سال جاری مجلس تاکید داشت.  بعد از انتشار آن اخبار، ابراز نظرها و جهت گیری های بسیاری -خصوصا از طرف اندیشمندان و خصوصا بدنه جنبش اصلاحات- نسبت به سخنانش صورت گرفت و شاید این مطلب اخیر پاسخی باشد به انتقادات مطرح شده.

یادم هست قبل ترها که گاه مطالبی می نوشتم، در میان مطالب سیاسی، زمانی که در مورد سید محمد خاتمی مطلبی منتشر می کردم، استقبال خوانندگان از آن بسیار بیشتر از سایر مطالب بود. من اسمش را میگذارم "جادوی خاتمی".
 
به نظر می رسد که بیشتر این محبوبیت بخاطر وجه خوب و معتدل با گرایش به خاکشیر مزاجی ایشان باشد. یادمان هست که در سالهای ریاست جمهوری، سید محمد خاتمی معمولا بشاش و آرام ظاهر می شد و به همین دلیل، در خاطره اکثر ما چهره ای خندان دارد و صحبت های شیرین و سخنوری هایش از یاد مستمعین نخواهد رفت.

بعد از گذشت سالها از دوره ریاست جمهوری او، هنوز هم بنوعی نگاه عامه به حرکات و سخنان خاتمی است.
به جرات می توان گفت که خاتمی تنها مسئول معزول است که همچنان مورد توجه اقشار جامعه، خصوصا نخبگان است. کوچکترین حرف نامطبوع او را به باد انتقاد می گیرند و نسبت به آن واکنش سریع و شدید نشان می دهند.
به عبارت دیگر می توان او را همچنان ناخدای کشتی اصلاح طلبی ایران نامید. گرچه که امروزه دیگر چیزی از بدنه و خدمه این کشتی باقی نمانده و اکثر آنها یا خانه نشین یا زندان یا به خارج رانده شده اند، اما خاتمی همچنان در صدر تنها "حزب موثر غیرحکومتی" قرار دارد و نماینده آن است.
به دلیل همین اقبال مردمی است که حکومت نیز موثر به او نگاه کرده و به عنوان وزنه سیاسی- اجتماعی سعی در معامله با او دارد.

راز  "جادوی خاتمی" همین بی خاصیتی و هم رنگی با هر گروه و مرام و مسلک است.
از همان روزی که با شعار آزادی به میدان آمد و مردم او را انتخاب کردند همین احساس تله پاتی عمومی شکل گرفت و خصوصا قشر تحصیل کرده بیشتر اطراف او را گرفتند و بعد از برد انتخاباتی احساس برد می کردند (بگذریم از تفاوت برداشتهایی که مردم از "آزادی" مورد نظر خاتمی داشتند)،  در دنباله او همچنان همان خاتمی بود با همان خصوصیات، اما سطح توقع جامعه و نخبگان بالاتر رفته بود و به او انتقاد می کردند تا امروز که همچنان بسیاری او را مسئول فرصت های از دست رفته آن دوران می دانند.
هنوز هم هیچ کس به این نکته توجه نکرده است که رمز محبوبیت او همین "بی خاصیتی" است، اگر خاتمی دارای "مواضعی محکم" و "جدیت در کار" بود هیچگاه به این اندازه محبوب نمی شد.

خاتمی شخصیتی دارد که ما ایرانیان بسیار آن را می پسندیم، از نظر ظاهر، امروزی، شیک پوش و متفاوت از سایر روحانیون (اصطلاح عبای شکلاتی!) و از نظر اخلاق خندان، دارای تساهل و تسامح، خاکشیر مزاج و بی خاصیت (سیدِ خندان!). همه ما می توانیم با چنین شخصیتی احساس راحتی کنیم و خیالمان از او راحت باشد. برای فهم بهتر منظورم، تصور کنید خاتمی دارای شخصیتی جدی، محکم و دارای مواضع خاص می بود. بدیهی است که همیشه عده قابل توجهی مخالف مواضع او می شدند، حتی اگر با جدیت و اراده اش مشکل نداشته باشند.


تاریخ ایران نشان داده که مردان با انگیزه و موثر در زمان خود و حتی مدتی بعد از آن نیز مورد خشم و بی مهری عموم و قدرت قرار می گیرند، علیرغم خدماتی که با همین پشتکار و اراده به جامعه و میهن خود کرده اند. نمونه آن بسیار است، از امیرکبیر در دوره قاجار و دهها سال پس از او رضاشاه، تا رفسنجانی و مدیران او مانند کرباسچی شهردار تهران که در زمان خود و حتی پس از آن آماج تهمت ها و تهدید های بسیار بودند.
این اخلاق ما ایرانی هاست که از اشخاص بی خاصیت و بی نظر بیشتر خوشمان می آید زیرا بدلیل خود رایی و منیّت ذاتی مان، احساس می کنیم که آنها مطیع نظر ما هستند. -همه ما در زندگی شخصی نیز معمولا این افراد را دیده ایم و احتمالا با آنها دوست هستیم!- بدیهی است که این افراد در کنار "اشخاص دارای قدرت" -نه اشخاص قدرتمند- بیشتر دیده شوند.

نکته ای را که نباید از یاد برد آن است که، یک جامعه و حتی حکومت به هردوی این اخلاقیات نیاز دارد، زمانی میانه روی و اعتدال جهت کسب وجه لازم است و زمانی جدیت و پشتکار برای به سرانجام رساندن اهداف.
و با توجه به همین نکته، نمی توان از رابطه خوب مردم و دولت و همچنین بهبود روابط خارجی ایران در زمان ریاست جمهوری خاتمی -که در تمام دوره جمهوری اسلامی بی سابقه بود- غافل شد.

عامل منفی، گرایش شدید ما به این صفات است که مشکل ساز بوده و هست، در حالی که ایران امروز نیاز به مردانی با اراده و مصمم جهت رشد و توسعه دارد. همچنان گرایش ما -ایرانیان- به افراد بی نظر و اراده است.  امروز خودرایی احمدی نژاد بسیار پیش برنده تر و مفیدتر از تساهل خاتمی است، اما به فرض برگزاری انتخابات، بدیهی است که رای خاتمی بالاتر از احمدی نژاد خواهد بود.

پی نوشت:
اعتقاد دارم که در ساختار قدرت در جمهوری اسلامی، روحیه خاتمی بیش از آنکه مناسب رییس دولت باشد، مناسب جایگاه رهبری نظام است.

هیچ نظری موجود نیست: