آیا رویدادهای بزرگ سیاسی در پیش است؟


فضا اندک است و مطالب بسیار و صرفا با پوزشی از مخاطبان عزیز این وبلاگ جهت غیبت چندماهه و طولانی به بررسی وضعیت پیش آمده می پردازم.

1. در یک جمله می شود گفت که امروز جمهوری اسلامی و نظام سیاسی اصلا وضع عادی ندارد. از زمان مرگ مشکوک هاشمی رفسنجانی در یکسال گذشته تا امروز، نوار حوادثی را میتوان در عالیرتبه ترین سطح نظام اسلامی دید، که احتمالا بزودی به تعویض رهبری و شاید تغیر نرم نظام سیاسی منجر شود.

2. چند هفته که به عقب برگردیم شروع ناگهانی اعتراضات مردم شهرها و شهرستانهای کوچک ایران را می بینیم که تقریبا بدون هیچ محرک بیرونی (مانند انتخابات یا افزایش قیمت کالایی اساسی مثل نان یا سوخت) و بطور هماهنگ در چند شهر ایران کلید زده می شود. (به جدی و شوخی عده ای مساله "جنبش تخم مرغ" را مطرح می کنند که از نظر زمانی هماهنگی با تجمعات خیابانی ندارد و پس از کنترل و کاهش قیمت تخم مرغ اتفاق افتاده است).  با سطحی از اعتراضات و شعارهایی که در کل عمر 40 ساله جمهوری اسلامی بی نظیر است. و درست است که از اعتراض به گرانی و بیکاری و معیشت و دولت روحانی آغاز شده اما درصد بالایی از شعارها شخص اول نظام را نشانه میگیرد و بی کفایتی او را نمایش می دهد. و خواستار پایان یافتن نظام ولایت فقیهی است.
این اعتراضات گستردگی جغرافیایی غیرقابل تصوری دارد که همه دور از مرکز هستند و از این نظر در تاریخ چه جمهوری اسلامی و چه قبل از آن بی نظیر است.
نباید فراموش کرد که دقیقا چند شب قبل از این تجمعات اعتراضی یک مهمانی خصوصی مختلط جوانان در شب یلدا که از طریق شبکه های اجتماعی هماهنگ شده و ابعادی در حد 200 نفر دارد کشف و خنثی می شود!
اما چند روز بعد بطور هماهنگ در چند شهر ایران فریاد مرگ بر جمهوری اسلامی و آخوند، در کف خیابان شنیده می شود و ظاهرا دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی بی اطلاع بوده اند!

این رشته از اعترضات مردم فرودست و کم بضاعت مالی بسرعت به سمت تخریب اموال عمومی (با تم ضد مذهبی) کشیده می شود و طبعا به همان سرعت آغاز ظاهرا فروکش می کند. گرچه در این میان دهها نفر کشته، صدها نفر مصدوم و هزاران نفر دستگیر می شوند. عمدتا جوانانی کم سن و سال که هم تجربه و قدرت تحلیل و درک ماجراها را ندارند و هم بنا به اقتضای جوانی رفتارهای هیجانی از خود بروز می دهند...

3. هنوز تعداد دقیق کشته ها، زخمی ها و دستگیرشدگان اعتراضات دی 96 بطور کامل شمارش نشده که فایل تصویری جلسه خبرگان رهبری که منجر به قدرت رسیدن آیت الله خامنه ای شده، به بیرون درز می کند. جهت اطلاع باید عرض شود که این فایل از نظر درجه بندی در رده فوق سری قرار دارد. و نه تنها افراد انگشت شماری از وجود آن خبر دارند که دسترسی به آن نیز در حیطه اختیارات افراد بسیار معدودی است. بسیاری از آیت الله های آن جلسه مانند آذری قمی مورد غضب قرار گرفته و بطرز مشکوکی مرده اند!
این فایل فوق محرمانه نه تنها وجهه آیت الله خامنه ای را هدف قرار می دهد و جایگاه او به عنوان نایب خدا بر روی زمین (امام خامنه ای) میان هوادارانش متزلزل می کند که پروسه انتخاب رهبر پشت درهای بسته در جمهوری اسلامی را نیز به چالش می کشد.

4. اعتراضات خیابانی هیچ نشانی از رهبری مشخصی ندارد بخصوص کروبی و موسوی و این بسیار جای تعجب دارد چرا که از سال 88 تاکنون هیچ تجمع سیاسی روی نداده که اشاره ای به رهبران جنبش سبز نکرده باشد. حتی در طیف اپوزیسیون نظام هم اسارت موسوی و کروبی به عنوان سند جنایت رژیم مطرح می شود. بعلاوه که هیچ جریان اصلاح طلبی داخلی هم از این اعتراضات حمایت نکرد. به نظر می رسد اصلاح طلبان از هرگونه همراهی برحذر شده اند و قابلیت رهبری آنان به چالش کشیده شده و رسما شاهد متعرضانی هستیم که نیازمند رهبرند و هیچ کس هنوز سوار بر این موج نارضایتی نشده است.

5. همزمان با این اتفاقات و در سالمرگ مشکوک رییس سابق مجمع تشخیص مصلحت نظام. خبر می رسد که هاشمی شاهرودی -رییس فعلی مجمع تشخیص مصلحت نظام- جهت درمان در آلمان به سر می برد و فعالان حقوق بشری تلاش دارند که او را به پای میز محاکمه بکشانند. به عبارت دیگر حداقل تا زمان مشخص شدن صلاحیت دادگاههای آلمان برای محاکمه آیت الله و وضعیت مصونیت سیاسی او. وی باید در آلمان بماند. یعنی دور از قدرت در ایران. شاهرودی یکی از گزینه های رهبری بعد از آیت الله خامنه ای محسوب می شود. هرگونه اعلام جرم علیه او می تواند بطور کلی در آینده سیاسی او موثر باشد.

6. صحبت های دیروز آیت الله خامنه ای راجع به حوادث اخیر بشدت دور از واقعیت و حقیقت می نماید. او همچنان متوهمانه دشمنان و امریکا و انگلیس را عامل اعتراضات مردم شهرستانهای ایران می داند و بازهم دریغ از یک قدم عملی یا حداقل وعده ای قابل اجرا. تنها تهدید کور دشمنان و نفرین آنها و حرفهای منبری همیشگی اش. به نظر می رسد آیت الله هیچ احساس خطری نمی کند حتی به اندازه اتفاقات 88 خوابش آشفته نشده با اینکه این بار گستردگی، جدیت و تندی اعتراضات بمراتب بیشتر از گذشته است. احتمال دارد لایه های عایق زیادی بین آیت الله و حوادث جامعه وجود داشته باشد.

مجموع حوادث رخ داده که بطور بسیار موجز به آنها اشاره شد، وضعیت نامشخصی را در آینده  نشان می دهد. این وضعیت مبهم و نارضایتی مردم به این زودی فروکش نخواهد کرد. چرا که بهبود وضعیت اقتصادی، معیشت و اشتغال یک شبه رخ نخواهد داد و حتی اگر همه چیز مهیا باشد سالها زمان لازم است که بتوان تغیری ملموس در وضع میلیونها نفر ایجاد کرد. که با صندوقهای خالی موسسات شبه دولتی و خزانه دولت هیچ نشانی از بهبود وجود ندارد. و قرار بر اتفاق مهمی مانند برجام هم در چشم انداز دیده نمی شود.
مسائل اقتصادی مانند آزادی های مدنی نیست که با دستور و یک شبه بشود ایجاد کرد. مثلا برداشتن حجاب اجباری، ورود زنان به ورزشگاهها، آزادی اینترنت و حتی قوانین برابر برای زنان، در سختترین حالت نیاز به چند قیام و قعود افراد اندکی دارد و بسرعت قابل اجراست. همانطور که در عربستان با چند خط دستور پادشاه بسیاری از آزادی ها ایجاد شد. اما پر کردن سفره خالی کارگران، بازنشستگان، کارمندان نیاز به همکاری میلیونها انسان دارد که تحت مدیریت افراد خبره باشند و سالها طول خواهد کشید. و هنوز حتی نشان از انگیزه چنین اصلاحاتی هم در افق سیاسی فعلی دیده نمی شود.


پی نوشت:
1. از سرعت حوادث به نظر می رسد ایران آبستن اتفاقاتی در آینده نزدیک است و بااینکه اطلاعاتی فراتر از اخبار عمومی ندارم. اما با بروز نشانه های جدیدتر حتما به اطلاع خواهم رساند. بعلاوه که بررسی هرکدام از بندهای بالا نیازمند یه مطلب جداگانه است.

۶ نظر:

خُسن آقا گفت...

اینکه سید علی بدون ترس دارد یکه تازی می‌کند به گمان من در رابطه به داستان مریضی اوست. گرچه من به این باورم که داستان مریضی او یک حقه سیاسی است برای ساکت نگه داشتن جامعه(مردم وقتی باور کنند او در حال مرگ است کمتر ریسک به خیابان ریختن را می‌پذیرند). حالا اگر فرض را بر این بگذاریم که بیماری سرطان او حقیقی است آنگاه می‌توان درک کرد که چرا او تا این اندازه بی باک شده است و یکه تازی می‌کند.
شاید می‌دادند که بزودی خواهد مرد در نتیجه مرگ برایش امری حتمی شده است. در نتیجه به خودش می گوید چه بهتر که با قدی افراشته(!!) بمیرم!
من بعید نمی‌دانم که برملا شدن ویدئوی مورد بحث به این دلیل باشد که عده‌ای از سران راس قدرت تصمیم دارند او را قبل از مردن کنار بزنند تا راحت تر بتوانند کسی را جایگزین او کنند. اگر او بمیرد امکان اینکه بتوان اوضاع را کنترل کرد بسیار بعید می‌نماید، در نتیجه مرگ او می‌تواند فرو ریزی حکومت آخوندی را یک شبه میسر کند. اینکه اتفاقات بسیار حساسی در راه است من هم با شما هم عقیده‌ام. ولی من هنوز باور نکرده‌ام که این قیام و شورش اخیر بدون دخالت افرادی حتی از خود حکومت ممکن می‌بود. شوراندن این همه آدم در این همه شهر و روستا با این گستردگی و شعارهای بسیار دقیق و ساختارشکنانه کاری نیست که خودجوش میسر باشد.

آرسین گفت...

بله این احتمال هم ممکن هست که خود شخص خامنه ای دقیقا از همه اوضاع مطلع باشه و شاید نزدیک مرگش باشه و به اختیار از خر شیطون پیاده نشه و تا انتها رهبر انقلابی بمونه...
اما با توجه به اینکه احتمالا افرادی از سپاه برنامه ریزی این اعتراضات رو جوری انجام دادن که -حداقل- هدف اولیه اش حمله به دولت روحانی و جناح مقابل باشه و در لوای اون مشروعیت رهبر رو خرد کنه بعید میدونم که مستقیما در جریان باشه و بالعکس حدس میزنم که اطلاعاتی که خامنه ای میگیره از جنس "عده از منافق و فرصت طلب با همراهی سرویس های جاسوسی چند کشور دشمن در شهرهای کوچک چند روز شعار تند دادن و تموم شد" هست. و حضرت آسوده بخواب که ما بیداریم و همه چیز تحت کنترله.
حتی احمدی نژاد هم که بنظر میرسه از کانال های خودش خبرهایی به گوشش خورده و از طرف دیگه شروع کرده به چالش کشیدن خامنه ای، و سهم خواهی از قدرت آینده، مستقیما به وی اشاره نمیکنه. به لاریجانی قضاییه گیر داده که منتصب مستقیم آقاست! البته لابلای حرف هاش هرچی هم بتونه به شخص رهبر می پرونه!
کلا این حریم نگه داشتن بعلاوه اون خونسردی فوق العاده عجیب خامنه ای بعلاوه گستردگی و تندی شعارهای مردم اصلا باهم جور درنمیاد. خصوصا که همه واکنش خامنه ای رو به "راهپیمایی سکوت 25 خرداد 88 دیدیم. و عصبیت و آشفتگی اش نسبت به اعتراضی بمراتب ساده تر و کم هزینه تر و محدود به انتخابات. (این بار اعتراض به ماهیت جمهوری اسلامی و معیشت هست که با باطل کردن هیچ صندوق رایی قابل پیشگیری نیست!)
هنوز کاملا مشخص نیست چه چیزی در حال وقوع است اما هر فکری که پشت صحنه هست بسیار سنجیده و پخته عمل میکنه و بنظر میرسه تلاش داره با کمترین هزینه و خونریزی تغیرات رو انجام بده.

خُسن آقا گفت...

امیدوارم این جمله شما که نوشتید درست نباشه

"عده از منافق و فرصت طلب با همراهی سرویس های جاسوسی چند کشور دشمن در شهرهای کوچک چند روز شعار تند دادن و تموم شد" هست. و حضرت آسوده بخواب که ما بیداریم و همه چیز تحت کنترله."

وگرنه در دنیای دیجیتال امروزی که اخبار رو با هیچ ابزاری نمی‌توان سانسور و مخفی کرد وای بر مملکتی که چنین آدم نادانی رهبرش باشد.
البته بعید هم نیست به گفته خود مقام عظما که در ویدئو جدیدا منتشر شده خود ایشان فرمودند برای مملکتی که او رهبرش باشد باید گریست!
امیدوارم آن جمله آخر شما واقعیت داشته باشد که فرمودید
هنوز کاملا مشخص نیست چه چیزی در حال وقوع است اما هر فکری که پشت صحنه هست بسیار سنجیده و پخته عمل میکنه و بنظر میرسه تلاش داره با کمترین هزینه و خونریزی تغیرات رو انجام بده.
البته این به زنجیر کشیدن جوانان قیام کرده و خودکشی کردن آنها در زندان نشان چندانی از ملاطفت سناریست ها ندارد.

آرسین گفت...

حسن آقای عزیز،
افسوس و صد افسوس که همیشه نظام سیاسی ایران بقدری مقاومت به اصلاح نرم بخرج میده که چاره ای بجز راههای خشن و خون آلود باقی نمیمونه. اما باید توجه کنید که این چند ده نفر کشته و صدها بازداشتی نسبت به پتانسیل خونخواری نظام مقدس قطره ای از دریاست. این آیت الله ها برای نگهداشتن چند صباحی بیشتر قدرت، از ریختن خون میلیونها نفر نه تنها ابایی ندارند -و بارها در صبحت هایشان تاکید کرده اند- که حتی عملا ابزار آدم کشی و تجهیزات مادی و انسانی آن رو هم تدارک دیدند. (حکم فقهیش هم که در جیبشون آمادست)
اگر مماشات میکنند نه بخاطر روی گل امت (تعبیر فقهی) که از خجالت افکار عمومی جهانی و ترس از دول خارجی و سرنگونی توسط قدرتهای بیرونی است.
اگر لحظه ای از آگاهی عمومی و رسانه های ارتباطی فرصت پیدا می کردند دهها خاوران ایجاد می کردند... بعلاوه که اساسا جان انسان در کشورهای جهان سوم به هیچ عنوان ارزش انسان کشورهای متمدن رو نداره. و اگر حادثه ای حداقل چند نفر کشته نداشته باشه نه مورد توجه قرار میگیره و نه اصلا خبر میشه. (متاسفانه)

در مورد قضیه اول هم احتمالش زیاد هست. نه فقط در مورد معظم له! که مابقی سران نظام که اطلاعاتشون رو از کانال های خبری بخصوصی دریافت میکنن. به عنوان مثال اخیرا خبر رسیده که اظهارات محسن رضایی راجع به دخالت برادرزن صدام! در اعتراضات اخیر منشا بولتن های محرمانه اطلاعاتی داشته.
و این نشون میده حضرات اینقدر به این بولتن ها اعتماد و اعتقاد دارن که حتی بدون لحظه ای تفکر عین همون رو در سخنرانی عمومیشون بیان میکنن.
حالا برادر زن صدام اصلا کی هست؟ زمان صدام کجا بوده؟ تو این 20 سال چه حالی داشته؟ موافق یا مخالف دامادش بوده؟ و تو کردستان عراق (دشمنان صدام) چکار میکرده؟ و اساسا برادرزن صدام چرا باید بخواد تو ایران آشوب راه بندازه؟ مگه خودش عراق نداره؟! و دهها پرسش ساده دیگه که یک لحظه هم به عقل فردی مثل محس رضایی نمیرسه!

و نه تنها میشه تصور کرد که خامنه ای کاملا از جامعه اش عایق هست. که افراد دست چندم نظام هم -خصوصا انتصابی- کانال های فکریشون کاملا در دست عده ای خاص هست.

ناشناس گفت...

نظرتون در مورد جنبش ری استارت و اقای سید محمد حسینی چیست؟

آرسین گفت...

دوست گرامی،
شخصا اطلاع چندانی از برنامه ری استارتی ها و آقای حسینی ندارم. بجز همین خبرهای گاه به گاه از آتش زدن، دیوار نویسی و.. اماکن دولتی و مذهبی. چندان اعتقاد به انسجام و نتیجه بخشی این روش مبارزه ندارم. اما می تواند در کنار سایر فعالیت ها موثر باشد از جهت برهم زدن تمرکز حکومت مرکزی.
امیدوارم این فعالیت ها به سمت خشونت نرود و اموال شخصی و خصوصی آسیب نبیند.
(خشونت، منظور آسیب به افراد و حیوانات است)