جمهوری اسلامی در تله مذاکرات هسته ای!


آیت الله خامنه ای بدرستی دریافته که مشکلات اقتصادی ایران بسیار بیشتر از آن است که حتی بدون حضور ذره ای تحریم، حل شود. و گرچه که جایگاه او و سرسپردگان اطرافش، عامل درجه اول فساد و رانت و هرج و مرج اقتصادی هستند، اما آدرس درستی می دهد در مورد تغیر وضعیت از درون، اگر می خواهند وضعیت اقتصادی کشور بهبود یابد. (روی صحبت اخیر آیت الله خامنه ای به دولت و شخص حسن روحانی است).
و با این استدلال که ما چشم امیدی به بهبود اقتصادی ناشی از رفع تحریم ها نداریم، مذاکرات را بدون نتیجه می داند چرا که متوجه شده است در صورت توافق با غرب، دریافتی جمهوری اسلامی -در بهترین حالت- رفع تحریم هاست اما هزینه داده شده کل زیرساخت هسته ای، از بین رفتن اعتبار چندین ساله و هزینه های مالی مرتبط با آن است. همانطور که قبلا هم اینجا گفتم او امید دارد که بتواند به نوعی غرب را بر هم زننده بازی قلمداد کند و بسرعت بازی را ترک کند.

اما واقعیت کمی پیچیده تر است، نکته ای که در این طرز فکر مغفول مانده، وضع اقتصادی بشدت خراب ایران است که میراث دولت احمدی نژاد بوده و حسن روحانی با تکیه بر همین خرده دلارهای بلوکه شده، امید به حل مشکلات داشته و دارد. و اگر به هر دلیل مذاکرات به نتیجه ای به جز توافق و رفع تحریم بیشتر ختم نشود. مشکلات در وهله اول گریبان دولت امید را خواهد گرفت. و همراه با فشارهای داخلی تا سقوط دولت پیش خواهد رفت. و در قدم بعد بی ثباتی سیاسی، اجتماعی، امنیتی زیادی رقم خواهد خورد، که با سو مدیریت مثال زدنی نظام تا مرز فروپاشی و تجزیه پیش خواهد رفت.

بجز مساله اقتصادی، مذاکرات هسته ای ایران با عنوان "راستی آزمایی" و عدم گرایش به سمت بمب هسته ای شکل گرفته است. پس هرگونه ترک مذاکرات از طرف ایران، بالفعل به معنی ترک "راستی آزمایی" و گرایش به سلاح هسته ای خواهد بود. البته علاوه بر راکتور آب سنگین اراک که تلاشی جهت دست یابی به بمب هسته ای شناخته می شود، شواهدی مبنی بر تلاش ایران برای طراحی و تست چاشنی های انفجاری هسته ای که صرفا در بمب هسته ای کاربرد دارد هم بدست آمده که بیش از پیش صلح آمیز بودن برنامه هسته ای ایران را -خصوصا در صورت ترک مذاکرات- زیر سوال خواهد برد.

این مشکل اخیر دیگر ارتباطی با وضعیت اقتصادی و تحریم و مشوق های غربی ندارد و در صورت ترک مذاکرات توسط ایران گزینه های جدی تر از تحریم،  تا اجماع جهانی بر گزینه های نظامی مطرح خواهد بود.

بدیهی است که نظام باید از مواضع هسته ای اش در حد محدودی تجهیزات غنی سازی کم غلظت عقب نشینی کند. و چون اجماع قدرتمندی شکل گرفته و ایران در موضع ضعف مطلق قرار دارد، خواسته های دیگری هم مطرح شده و خواهد شد. که بخشی از آن را خود آیت الله خامنه ای بیان کرد که شامل توقف برنامه های موشکی و حقوق بشر و امثال آن خواهد بود. در عمل جمهوری اسلامی بجز عقب نشینی قدم به قدم تا حصول رضایت دولت های غربی هیچ گزینه دیگری برای بهبود وضع موجود ندارد. اما از سمت دیگر آیت الله خامنه ای تصمیم گرفته که فیل را در فنجان جا دهد و جلوی خواسته های غرب بایستاد درحالی که هیچ اهرم قدرتی بجز ترک مذاکرات ندارد. که البته همان ترک مذاکرات هم بدون عواقب بدتر نخواهد بود.

احتمال دیگر هم به داراز کشاندن مذاکرات است که تا کنون دستور کار دیپلمات های ایرانی بوده. با این تفاوت که این بار زمان به ضرر ایران در حرکت است. چرا که اولا برنامه هسته ای اش را متوقف کرده و تحت نظارت آژانس قرار داده و ثانیا تحریم های اصلی برداشته نشده و گذر زمان ضرر اقتصادی بیشتری تحمیل می کند بدون اندک دستاورد غنی سازی زمان قبل مذاکره. پس هرگونه تعویق بیشتر وخامت حال اداره مملکت را بدتر خواهد کرد.

خوشحالی وزرای کشورهای 5+1 بعد از توافق 6 ماهه هسته ای با ایران بی دلیل نبود، اولا به دلیل آنکه فشار تحریم ها ایران را ناچار به مذاکره کرد و ثانیا آنان موفق شدند گذر زمان را به نفع خودشان و ضرر ایران تغیر دهند و نظام را از بالای سرسره عقب نشینی به پایین هل بدهند.

اکنون تنها راه خلاصی از وضعیت موجود عقب نشینی سریع و کامل از مواضع هسته ای و -بیشتر از آن- به رسمیت شناختن جامعه بین المللی و قوانین آن از سوی ایران است. هرگونه تعلل در این وضعیت و تقلا کردن، تنها به تنگ تر شدن حلقه فشار بر مردم منجر خواهد شد.

هیچ نظری موجود نیست: