در امریکا کنگره حدود 55 روز دیگر مهلت دارد که پذیرش توافق را به رای بگذارد و نظرش را اعلام کند، همزمان لابی های اسراییلی و مخالفان جمهوری خواه، فرصت خواهند داشت تا نظر نمایندگان را تغیر دهند، اما به نظر نمی رسد که هیچکدام از این تلاشها به نتیجه برسد، علیرغم هیاهوهای بسیار!
دلایل متعددی دارد که مخالفان نمی توانند توافق را به هم بزنند، اول به این دلیل که عمده اشکالی که به توافق وارد می شود مربوط به زمان نزدیک یعنی 10 یا 15 سال آینده نیست و مخالفان بیشترین مشکلشان با دوران بعد از اتمام تعهدات و باز شدن دست ایران برای بازگشت به برنامه های نظامی هسته ای است. محتوای این مخالفت نشان می دهد که "بهترین گزینه " بازداشتن ایران از دسترسی به سلاح هسته ای -بدون دخالت نظامی- همین توافق و نظارتهای مترتب بر آن بوده است. پس بدرست گزینه بعدی بدون در نظر گرفتن توافق هسته ای، حمله نظامی به تاسیسات اتمی ایران خواهد بود.
از سوی دیگر شرایط نظامی امریکا و بطور کلی افکار عمومی غرب به هیچ عنوان آمادگی جنگی با وسعت و ابعاد درگیری با ایران را ندارد، این مساله را بهتر از هرکسی سیاستمداران امریکایی می دانند.
خصوصا که هیچکدام از 5 کشور مذاکره کننده تابحال تمایلی به برهم زدن توافق نداشته اند و درصورت رد کردن توافق هسته ای توسط مجلس امریکا، این کشور حتی متحدان اروپایی اش را نیز درکنارش نخواهد دید، علاوه بر اینکه احتمالا با مخالفت و مقاومت روسیه و چین نیز مواجه می شود.
گرچه ممکن است دوماه آینده فرصت مناسبی برای مخالفان توافق در امریکا باشد، اما این سوی اقیانوس اطلس، شرکت های تجاری اروپایی از همین فرصت استفاده می کنند و برنامه های مختلفی برای جذب پولهای آزاد شده ایران خواهند داشت، تمایل این شرکتها در نقطه مقابل تلاشهای مخالفان توافق، تعادل بر روی توافق بدست آمده را حفظ خواهد کرد.
خوشبختانه زمان به نفع تحکیم توافق در حال سپری شدن است و هر روز که از توافق بگذرد و طرفین طبق تعهداتشان عمل کنند، احتمال خطر برهم خوردن توافق کمتر و کمتر خواهد شد.
شاید تنها یک عامل بتواند کل معادله را به هم بزند و آن ماجراجویی خامنه ای و سپاه باشد در مسایل توافق شده، خطرناک ترین تهدیدی که نه تنها تحریم ها را بر می گرداند که خطر جنگ تمام عیار با تمامی ابرقدرتهای جهان را کلید می زند. بازهم خوشبختانه تا زمانی که تیم معقول دولت روحانی بر سرِ کار باشد، این خطر به آیت الله خامنه ای گوشزد می شود و اتفاق جدی رخ نمی دهد. همانطور که در روزهای گذشته دیدیم که حتی "اعتراضات شفاهی" دلواپسان و افراطی ترین افراد نزدیک رهبر هم کنترل شده و حداکثر در حیطه توان موشکی -حاشیه دور مذاکرات- بوده و دیگر هیچکس صحبتی از مسایل هسته ای و "حق مسلم" نمی کند!
با تصور اینکه تا 6 سال دیگر دولت روحانی برسرکار می ماند، تا آن زمان مساله هسته ای می تواند عملا مختومه شود و اگر مردم خواسته هایشان را جدی تر دنبال کنند، مواضع حکومت می تواند تا حد تلاش برای حفظ احکام بدوی قصاص و جلوگیری از آزادی های فردی عقب برود.
خلاصه آنکه رجزخوانی های دوطرف در این روزها و روزهای آتی به هیچ نتیجه ای منجر نخواهد شد بجز تسویه حساب های سیاسی داخلی که همان هم با گذشت زمان کمرنگتر خواهد شد.
به همین علت حتی جمهوری خواه ترین رییس جمهور آتی امریکا نیز تا زمانی که ایران متعهد به اجرای مفاد توافق باشد هیچ توانی برای برهم زدن آن ندارد، چرا که برخلاف حکومت های دیکتاتوری و ایدئولوژیک که -فاکتور- عقلانیت اهمیت چندانی ندارد، در حکومت های جمهوری همیشه هستند عاقلانی که جلوی بلندپروازی ها و نابخردی های فرد یا افرادی را بگیرند، و امریکا در این دسته بندی قرار می گیرد.
پی نوشت:
استدلال کودکانه دیگری در حد تفکر نتانیاهو گفته می شود که نظرش به تحریم بیشتر بجای حمله نظامی است! اولا تحریم به خودی خود مانعی از رسیدن به سلاح هسته ای نیست. تجربه کره شمالی و ایران این موضوع را نشان می دهد. ثانیا در نهایت تحریم باید تسلیم و توافق رخ دهد که امروز همان اتفاق افتاده و با هرتحریم به هر شدت، بازهم به دوراهی "جنگ و مذاکره" خواهیم رسید. که امروز به گزینه مذاکره رسیده ایم.
ضمن آنکه تحریم بیشتر ناخودآگاه به سمت جنگ گرایش دارد چرا که ادامه آن تخاصم را بیشتر می کند و احتمال مذاکره کمتر می شود.