از اسلام تا مجسمه های بودا


ظاهرا چند وقتی هست که مجسمه های بودا جز مصادیق تهاجم فرهنگی محسوب شده است و نمایش یا فروش آن ممنوع اعلام شده است.
این نشان می دهد که اینروزها مردم خسته از اسلام نه تنها از مسیح و زرتشت که حتی از بودا هم انتظار معجزه دارند!

مساله تهاجم فرهنگی از دهه 70 با اعلام آیت الله خامنه ای در ایران آغاز شد و بدنبال آن هرگونه فعالیت یا کالایی که تبلیغ فرهنگ غربی - به زعم ایشان و سایر علمای اسلام - را داشت ممنوع اعلام و به شدت با آن برخورد شد. در آن زمان این موارد بیشتر شامل فیلم های هالیوودی و موسیقی پاپ یا سایر سبک ها بود و همچنین سایر کالاهای فرهنگی. اما بتدریج این "تهاجم فرهنگی" توسعه پیدا کرد و شامل اسباب بازی های کودکانه یا حتی داستان های آنان هم شد و البته این ماجرا بخش دیگری هم داشت که کمتر با اسم "تهاجم فرهنگی" شناخته شده است. این بخش بیشتر مربوط به برخورد با گروه ها و پیروان اندیشه های متفاوت با شیعه، مانند بهاییان، دراویش، یا صوفیان بود.

دنباله این رشته سرکوب های حکومت همچنان ادامه دارد و امروزه به شکل مبارزه با پیروان مسیحیت، پیروان اهل سنت و  همچنین کالاهایی مثل مانکن های فروشگاهی، عروسکهای باربی یا هدایای روز ولنتاین دیده می شود و البته آخرین پرده نمایش که "مجسمه بودا" است!

از سوی دیگر همه روزه روحانیون و مبلغان مذهبی در ایران از تریبون های مختلف بر حقانیت دین اسلام سخنرانی می کنند به مناسبت های مختلف و هر سال چند ده میلیارد بودجه صرف اشاعه و توسعه و تبلیغ دین اسلام می شود. این در حالی است که هیچ دین دیگری نه تنها اجازه تبلغ ندارد که حتی توان پاسخگویی به توهین های علمای شیعه را از تریبون های رسمی ندارند.

با این وجود مبارزه فیزیکی با عقاید و افکار مختلف از مسیحیت تا بودا نشان می دهد که برخلاف تبلیغ روحانیون شیعه -که اسلام و شیعه را بهترین ایدولوژی های دنیا می دانند - ، کاملترین سیستم حکومتی شیعه جهان نه تنها نمی تواند افراد جدید را به دین خود جذب کند بلکه از درون شاهد فرار هرچه بیشتر پیروان دینی خود به سایر سیستم های فکری و ایدئولوژی های دیگر است. که طیفی از بی خدایی تا مسیحیت و شیطان پرستی و جدیدا بودا را در بر دارد.
باید به این نکته توجه داشت که در همه جای دنیا دین ها مانند ژن ها به ارث می رسند و بالای95% مردم دیندار دنیا دین والدین خود را دارند.و هرگونه تغییرات دینی نیازمند علت های بسیار قوی می باشد.

با جمع موارد بالا تنها به این نکته می شود اشاره کرد که دین اسلام در ایران حتی توان نگه داشتن پیروان خود را هم ندارد (از نظر قوت اندیشه) و مواردی مثل برخود وسیع با زنان بدحجاب یا جمع آوری مانکن ها یا عروسکها و سایر کالاها همه نشان دهنده ضعف فکری شیعه می باشد. در این شرایط حکومت می خواهد که با فشار فیزیکی و سرنیزه جبران نقص ایدئولوژی و اسلام ارائه شده را بکند. وگرنه چه نیازی بود که گشت ارشادی راه بیاندازد و هزینه های مادی و معنوی بسیاری را متحمل شود. کافی بود سلسله مباحث حجاب را در تلویزیون پخش کند و مردم خود با مقایسه سخنان گویندگان پی به حقانیت مسائل گفته شده می بردند. علاوه برآن زمینه اسلامی جامعه نیز به این امر کمک می کرد.

ادغام دین و حکومت و از آن بدتر استفاده از دین در حکومت نه تنها هیچ کمکی به دین نمی کند بلکه قداست دین را هم از بین می برد. هرچند که تمامی ایدئولوژی های باستانی که به اسم دین می شناسیم یا ایدئولوژی های جدید که با پسوند "ایسم" شناسایی می شوند همه دارای نقیصه های فراوان هستند و هیچکدام پاسخگوی بشر امروزی با سرعت پیشرفت علمی بالا نیستند.
و بیرون آوردن دین از جعبه تقدس اش نه تنها کمکی به شناخت دین نمی کند بلکه بوی گندیدگی آن مشام هر بیننده را می آزارد.
همه روزه به مجموع  مقالات و منابع انتقادی به ادیان چه با زبان جدی و چه طنز اضافه می شود. و طبیعی است که اسلام هم از این قانون مستثنا نیست.
متاسفانه جمهوری اسلامی با سماجت تمام نه تنها به وجود مشکل -که دین در جامعه و حکومت است- اعتراف نمی کند بلکه به "واکنش طبیعی جامعه به تنفر از دین حکومتی" با زور پاسخ می دهد. و این دور باطل بازهم سبب تنفر بیشتر افراد بیشتر از دین می شود و این روند همچنان ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست: