انتظارات بیکران و دولت امید


این خرداد شاید یکی از بهترین خردادهای سالهای اخیر باشد. دستکم بدلیل تزریق امید و شادی در میان مردم افسرده و غمزده ایران. این شادی غیر منتظره هم از نظر فوتبالی و هم سیاسی باعث شده که غول خفته آرزوها بیدار شود و علاوه بر خواست های آینده، خواسته های گذشته و فراموش شده را هم طلب کند! این روزها شخصی پیدا نمی شود که خواسته ای و مطالبه ای از دولت جدید و شخص "روحانی" رییس جمهور جدید نداشته باشد. از درخواست آزادی زندانیان سیاسی و حقوق برابر زن و مرد تا رفع تحریم ها و مشکلات معیشتی و گرانی اجناس و اقلام.
انگار که حسن روحانی بجای کلید با چوب جادوی هری پاتر رییس جمهور شده است! یا به قول ظریفی، انگار بجای روحانیِ مستشار رهبر انقلاب، شاه برگشته است!

در این میان اپوزیسیون برانداز که علیرغم تشویق به تحریم با حضور مردم در انتخابات مواجه شده اند، اکنون برای اثبات حرفشان که "دیدید گفتیم همگی سروته یک کرباسند" شروع به درخواست مطالبات خارج از تصور و اختیارات رییس جمهور کرده اند و بدون توجه به عقب نشینی استراتژیک آیت الله خامنه ای و حکومت -درحالی که همچنان تمامی ابزارهای قانونی و فراقانونی را در اختیار دارند- سعی در بشکست رساندن دولت جدید و اثبات حرفشان دارند.
از سوی دیگر این عقب نشینی و سکوت حکومت و اصولگرایان که نتیجه فشارهای داخلی و خارجی بوده است. تا زمانی که مرز بندی حسن روحانی -و خصوصا ترکیب کابینه- مشخص نشود. همچنان ادامه خواهد داشت چرا که اینان تلاش بسیار دارند که در دولت جدید سهم بیشتری پیدا کنند و پیشاپیش آتش دشمنی را برپا نکنند. این سکوت به شرطی ادامه خواهد داشت که این گروه از دو جنبه امتیازهای اقتصادی و  رسوم مذهبی احساس خطر نکنند.

گمانه زنی های مختلفی برای ترکیب دولت آینده مشخص شده است اما فراغ از جناح بندی های سیاسی، این بازار و اقتصاد است که اولین پالس های تغیر را دریافت کرده و به شکل نوسانات قیمت منعکس میکند.
با این روند پیش بینی می کنم که گشایشی در بن بست هسته ای ایران پیدا خواهد شد چرا که مدتهاست طرف ایرانی -نظام- فهمیده است که "این تو بمیری از آن تو بمیری ها" نیست و باید کوتاه بیاید. و حالا که رای گیری انجام شده و فرد جدیدی آمده بهترین زمان و بهانه برای عقب نشینی یا تغیر استراتژی است، با حداقل ابراز عجز از تحریم ها.

امیدوارم این روند تغیرات -عقب نشینی- خصوصا در سیاست خارجی ادامه یابد، خصوصا که غرب همزمان تصمیم جدی گرفته است برای حداکثر تضعیف مثلث سوریه- حزب الله- ایران و در آخر سرنگونی اسد. که اگر این اتفاق بیوفتد از اساس دکترین سیاست خارجی ایران عوض خواهد شد و از تمرکز و دشمنی با اسراییل فاصله خواهد گرفت. (همین دور شدن از این تهدید مزایای بسیار زیادی برای ایرانیان خواهد داشت که در فرصتی دیگر به آن خواهم پرداخت).

هیچ نظری موجود نیست: