چرا حضور داعش به نفع ایرانیان است؟!


چند روز است که با شنیده شدن خبرهای پیروزی سریع داعش در شمال عراق -منطقه سنی نشین-، متغیر جدیدی در معادلات سیاسی منطقه بوجود آمده که تمامی کشورهای منطقه به انضمام قدرت های جهانی را درگیر کرده است.

علیرغم رفتارهای سبوعانه گروه داعش و نامشخص بودن حامیان حقیقی آن، حضور چنین تهدید بسیار نزدیکی به مرزهای ایران برای مردم ایران باعث منافع زیادی هست/خواهد بود. علی الخصوص بدلیل آنکه گروه داعش بسیار بزرگتر از تهدید واقعی خود، تبلیغات به راه انداخته و با رفتارهای غیر منتظره و بسیار خشن، تیتر اخبار، و اذهان عمومی را به خود اختصاص داده، و سران جمهوری اسلامی چاره ای نداشته اند بجز ابراز واکنش به این خبرها و موضع گیری فکری و حتی عملی.
بدلایل زیر حضور داعش افراطی سنی در عراق به نفع ایرانیان است:

اول نشانگر ترس حاکمیت از تهدید "حقیقی" خارجی -علیرغم تبلیغات گسترده-، و احساس نیاز به همبستگی ملی در مقابل این تهدید "ملموس" خارجی است. همینطور این مساله باعث شده که ذات "اقلیتی" گروه حاکم افشا شده و نیاز به یکی شدن مواضع مردم و حاکمیت حس شود. که در این یکی شدن مواضع، حاکمیت ناچار به پذیرش خواست اکثریت باشد. نمونه این تغیر موضع را در سخنان اطرافیان رهبر می توان دید. در عمل، اولین گام در حرکت به سوی مردم، پذیرش دولت روحانی و جلوگیری از مواضع افراطی و سخت گیرانه نسبت به مردم است.  اولی قبلتر بدلیل شرایط مذاکرات هسته ای ایجاد شده بود. و امروز این بحران، باعث افزایش بیشتر قدرت جایگاه ریاست جمهوری در مجموعه "نظام" خواهد شد.

دوم، بجز دنیای فکری ایدئولوژیک که مرز نمی شناسد و در توهم خود حرکت می کند (در ذهن عنوان: رهبر مسلمانان جهان را تصور کنید!)، امروزه مرزهای جغرافیایی مشخص کننده هویت و ملیت کشورهاست و بر همین اساس تصمیم گیری دولت ها -هرچقدر ایدئولوژیک مانند ایران- در دخالت نظامی، مبنی بر مرزهای جغرافیایی بنا شده است. به همین دلیل هرگونه سخن در مورد تهدید خارجی باید از فیلتر "ملیت" و "ایران" عبور کند و رنگ ایرانی -نه صرفا اسلامی- به خود بگیرد. این مساله خود باعث تقویت جبهه هویت ملی در مقابل هویت اسلامی تبلیغ شده خواهد شد. به همین نسبت صدای افراد با طرز فکر ملی گرایانه و طبیعتا معقول تر شنیده خواهد شد. که در بهترین حالت مانند سایر کشورهای جهان، هویت ایرانی در اولویت برنامه های ملی و حکومتی قرار خواهد گرفت.(حقیقت این است که ملیت سالهاست که قربانی سیاست شیعه گری حاکمان انقلابی شده است.)

سوم، غیرمنتظره و شبه نظامی بودن گروه داعش باعث شده که کلیه معادلات دفاعی-نظامی جمهوری اسلامی که از 25 سال پیش تاکنون با هدف مقابله با اسراییل و امریکا چیده شده بود به هم بریزد، دیگر نه موشک های زیرآبی فوق صوت و نه موشک های دوربرد یا گروه های جهادی نزدیک اسراییل مانند حزب الله نه تنها پیشگیرانه نیستند که حتی کاربرد عملیاتی هم نخواهند داشت و بجز پیاده نظام سپاه و توان بسیج، جمهوری اسلامی نسبت به تهدید جدید تقریبا بی دفاع است.
نیاز به گفتن نیست که امروز پیاده نظام سپاه و بسیج -نیروهای سازمانی- با کمترین انگیزه و توان رزم حقیقی هستند و در صورت درگیری نظامی، شکست این نیروها از گروهی مانند داعش چنان عجیب نخواهد بود. همینطور قوای ارتش هم نه تنها توان جنگی ندارند که بعد از 30 سال تحقیر مداوم، هیچ انگیزه وطن پرستانه ای تحت رهبری آیت الله خامنه ای، برایشان باقی نمانده است.
عملا تواناترین نیروی دفاعی ایران، سپاه قدس است که به مانند بازوی راست آیت الله خامنه ای عمل می کند که در این بحران تاکنون ناکارآمد و غیر قابل اتکا نشان داده است. (البته سپاه قدس -بنا به تعریف رسمی اش- سالهاست که با هدف نابودی و تهدید اسراییل بطور چندملیتی بوجود آمده، تربیت شده و هیچ تعهدی به دفاع از هویتی به نام "ایران" ندارد)

این مساله باعث شده که در چنین تهدید آشکاری، علیرغم موضع گیری مسئولان دولتی، تمامی فرماندهان سپاه در سکوتی مرگبار فرو بروند و حتی ناله ای برای رجز خوانی های استکبار ستیزشان به گوش نرسد. جالبتر آنکه در تنها موضع گیری های قابل اعتنا ، فرماندهان جزء نیروی زمینی ارتش از اهمیت "سرباز" و نیروهای آموزش دیده مردمی صحبت می کنند!(+و+) انگار که تمامی 3 نیروی نظامی عظیم جمهوری اسلامی با همه ابهت شان آب شده و به زمین فرو رفته اند!

چهارم، حضور داعش سنی، مانند آهنربا افراطیون مقابل شیعه را به خود جذب می کند و تا زمانی که در نزدیکی مرزهای ایران در عراق فعالیت دارند، افراطیون شیعه ایرانی را هم به خود جلب می کنند. این گروه که عموما مخل نظم و آسایش عمومی و هویت ایرانیان هستند، درگیر دلمشغولی های دیگر مانند مقبره امامان شیعه درعراق می شوند و در نتیجه جامعه فضای تنفسی بیشتری پیدا خواهد کرد.

پنجم، با جدی شدن حضور داعش در عراق، حکومت نوری المالکی، تضعیف شده و این به معنای کاهش قدرت نفوذ جمهوری اسلامی در عراق و منطقه است. مساله نفوذ ج.ا در منطقه، مستقیما با موضع گیری های آیت الله خامنه ای و ج.ا در سیاست خارجی، ارتباط دارد. خصوصا در مذاکرات هسته ای که امروزه مشخص شده دیگر در محدوده هسته ای باقی نمانده و به مساله موشکی، سوریه، حزب الله و.. گسترده شده است.

ششم، ظهور داعش در عراق، و کمک به مقابله با آن به معنی افزایش هزینه های دیگر به جمهوری اسلامی است، که این خود به معنی افزایش تحریم هاست -علیرغم ثابت بودن ظاهری- و این همان فشاری است که ج.ا تحت آن تسلیم به مذاکره جدی و رفع تحریم ها شد. به همین جهت حضور گروه داعش به تلاش جدی تر ایران برای رسیدن به تفاهم با قدرت های جهانی کمک خواهد کرد.

هفتم، ناامنی عراق از نظر استراتژیکی و اقتصادی به نفع ایران است و باعث می شود که ریسک سرمایه گذاری در ایران علیرغم حاکمیت نامعقول فعلی بطور نسبی کاهش یابد. به همین ترتیب حضور شرکت های نفتی خارجی در میادین نفتی ایران توجیه اقتصادی بیشتری پیدا می کند و در صورت توافق در مذاکرات ایران و 5+1، ایران می تواند با سرعت بیشتری هم روند تولید از میادین مشترک نفتی با عراق و هم سهم نفت صادراتی خود را در بازار جهانی بازپس بگیرد.

در نهایت آنکه حضور داعش به عنوان تهدید ایدئولوژیک شیعه در عراق، به نفع مردم خسته از حکومت مذهبی ایران است. چرا که اساسا حکومت مذهبی همیشه بدلیل ناکارآمدی دچار مشکلات و معضلات گوناگون است و در این مورد خاص گروه همجنس-مسلمان- اما مخالف سنی، باعث سرگرم شدن حکومت به آن می شود و این فرصتی برای مردم ایران ایجاد خواهد کرد تا از فضای بوجود آمده استفاده کنند. قطعا کاهش فشارهای اجتماعی مانند سختگیری به پوشش زنان، رسانه، تشکل های مردمی روزنامه ها و... همراستا با چرخش مواضع حاکمیت به سمت مردم کم می شود.

پی نوشت:
1- بسیار بعید است که گروه داعش -علیرغم حملات لفظی- به سمت ایران حرکت کند و همانطور هم که از اسمش پیداست در مرزهای عراق متوقف خواهد شد. باید در نظر داشت که حمله به جغرفیای ایران، تمامی معادلات بالا را به هم خواهد زد و مانند جنگ ایران و عراق، وضع به نفع ج.ا رقم می خورد.
2- حتی اگر داعش انگیزه انتقام از شیعیان ایرانی داشته باشد می تواند این افراد را به وفور در تشکیلات مقابل در سوریه و عراق و همینطور شهرهای زیارتی شیعیان در عراق پیدا کند و نیازی به تهدید جغرافیایی ایران نخواهد داشت.
3- در حضور داعش، قدرت های جهانی انگیزه های مشابه اما رقیق تری نسبت به توافق با ایران خواهند داشت.

۲ نظر:

خُسن آقا گفت...

به نظر من وجود داعش باعث تشدید شیعه گری خواهد شد و ملاها هم از آن سود خواهند برد.
من از اصل گروه داعش را تولید شده ایران می‌دانم که برای کنترل سنی مذهب ها بوجود آمده گرچه در ابتدا داعش بخشی از القاعده بوده ولی در ادامه مسیر ایران کنترلی بر آن بوجود آورده و از آن در راه منافع خود استفاده می کند.

آرسین گفت...

حسن عزیز،
داعش شاید تا روزی که در سوریه مشغول بود و توجیح گر جنایات بشار اسد در مقابل مردم و جنگجوها بود می توانست از نظر تئوری و حتی عملی بهره مند از کمک ج.ا باشد.
(که حتی احتمال کمک مستقیم یا غیر مستقیم برای شکل گیری آن توسط ج.ا کم نیست)
اما داعش امروز در عراق از جنس داعش در سوریه نیست و تضاد منافع آن با ج.ا قابل انکار نیست. عراق بعد از امریکا حیات خلوت سپاه قدس بوده و همانطور که در مقاله "رویای امپراطوری ایران.." نوشتم محل تغذیه فکری، اقتصادی و نیروی انسانی این سپاه است.
چرخش داعش از سوریه به عراق مانند حمله القاعده به امریکا -علیرغم حمایت های پیشین- نوعی اشتباه محاسباتی ج.ا است.

تهدید مهم ترین مراکز مذهبی شیعه و از دست رفتن قدرت نوری المالکی به عنوان مجری تصمیمات حاکمیت ایران بازی نیست که ج.ا علاقه به آن داشته باشد و اتفاقا با فرضیه "دشمن" انگاری آیت الله خامنه ای برای هر اتفاقی در منطقه، تلاش بر ادامه جنگ غزه علیه اسراییل نوعی از تلافی و به هم ریختگی فکری سران ج.ا را نشان می دهد،
بر اساس این تئوری که اگر منطقه برای ما ناامن شود، ما آن را برای همه -اسراییل- ناامن می کنیم.
این تئوری در زمان جنگ 8 ساله به دخالت امریکا در جنگ، انهدام هواپیمای مسافربری ایران و پذیرش قرار داد 598 انجامید و شاید امروز با حمله زمینی اسراییل به غزه به خلع سلاح حماس یا هر اتفاق غیر منتظره دیگر بیانجامد.