اربعین عاشورا 93، نقطه عطفی در تحولات منطقه و ایران


نوروز امسال تحلیلی در مورد شخصیت "قاسم سلیمانی" و نقش او در تحولات خاورمیانه منتشر کردم که مورد استقبال بسیاری قرار گرفت. در راستای آن تحلیل می توان گفت که اربعین امسال بزرگترین نشانه هویت ظهور آن "امپراطوری ایرانی" است.

سقوط صدام به دست امریکا را می توان آغاز مسابقه قدرت های منطقه ای و جهانی برای تسلط به عراق دانست. اما دیری نپایید که با فرسایشی شدن جنگ برای امریکا، و دخالت های ایران، هزینه های کلانی بر این کشور تحمیل شد و تغیر دولت باعث شد امریکا از این رقابت خارج شود و پنهان و آشکار جایگاه تامین امنیت عراق که بر عهده امریکا بود در دست نیروهای شیعه یا به عبارت بهتر سپاه قدس و ایران قرار بگیرد. فعل و انفعالات بسیاری در این سالها رخ داده، اما کشمکش بر سر این منطقه بین 3 کشور ایران، ترکیه و عربستان همچنان ادامه دارد. 

حمایت از گروهای سنی و سلفی توسط دولت عربستان در یک ضلع، نگاه "اسلام محور" دولت ترکیه و اخیرا تلاش برای احیای زبان و هویت امپراطوری عثمانی با ویترین مدرنیته و آزادی ترکیه به عنوان "ورژن جدید تمدن اسلامی برای مسلمانان منطقه" در ضلع دیگر و تلاش ایران برای حفظ امنیت مناطق شیعه نشین، مبارزه با سلفی ها و داعش، حفظ حکومت بشار اسد و باز نگه داشتن معبر تغذیه حزب الله لبنان جهت مقابله با اسراییل ضلع سوم مثلث تقابل در عراق تشکیل می دهند.

ایران در شرایط فعلی دست بالا را در عراق دارد بدلایل زیر:
1- از نظر تئوری و مذهب، تفکر شیعه نرمتر و صلح جوتر از تفکرات سنی است و بدلیل دایه بودن ایران در شیعه، دو کشور عربستان و ترکیه ناچار از نمایندگی و حمایت سلفی ها و اسلامگراهای تندرو هستند، که در دنیای مدرن این تفکرات خود به خود عقیم است. بعلاوه آنکه ترکیه دچار استاندارد دوگانه با کردهای سنی مذهب است. و ایران این مشکل را بسیار هوشمندانه تر حل کرده است.
2- کشورهای غربی هم به علت قبل و تفکر مبارزه با تروریسم، ناخودآگاه در جبهه ایران قرار می گیرند و اقداماتشان به سود ایران خواهد بود، به سمت مبارزه با گروههای مسلح افراطی سنی مذهب.
3- هیچ چشم اندازی برای کمرنگ شدن نگاه ایدئولوژیک ایرانی -شیعه- در عراق وجود ندارد. شیعیان عراق منابع مالی و گستره پهناوری از عراق را در اختیار دارند و روابط نزدیکشان با حکومت ایران حفظ کرده اند. در مقابل ایران حمایت سیاسی و نظامی-امنیتی از آنها می کند، که نمونه موفقی از تعامل در خاورمیانه محسوب می شود.
4- اربعین امسال، ایران -به عنوان قدرت نمایی - نشان داد که پارامتر مهمی در عراق است و می تواند  امنیت را در این کشور تامین یا سلب کند. این نشانه پیام بزرگی به تمامی تحلیل گران غربی و منطقه ای بود که بدون حضور ایران، تعیین سرنوشت عراق، عبث خواهد بود و تقریبا غیر ممکن است که بتوان ایران را نادیده گرفت، حتی در شرایط تحریم و انزوای جهانی.

اصرار امسال مقامات نظامی و آیت الله خامنه ای بر حضور بیش از یک میلیون ایرانی در مراسم اربعین، و حفظ امنیت شهرهای مقدس در حالی که قسمت قابل توجهی از عراق و سوریه در دست داعش است، پیام متفاوتی از قدرت ایران در منطقه را رساند. این حرکت نشان داد که منطقه شیعه نشین عراق دیگر زمین بازی نیست و رسما مرزهای ایران تا آنجا گسترده شده و درصورت ادامه تنش های میان شیعه و سنی، مناطق درگیری می تواند به سمت مرزها یا حتی درون عربستان کشیده شوند.

گرچه که عربستان "سلاح نفت" و "رابطه نزدیک با غرب" را دارد و می تواند از جنبه های اقتصادی به ایران فشار وارد کند، اما بعید است که ترکیه بتواند در کوتاه مدت حرکتی بجز تبلیغات داشته باشد، چرا این کشور در میان "استانداردهای دوگانه" خود گرفتار است، از یک طرف نیم نگاهی به عضویت اروپا و صنعتی شدن دارد و از طرف دیگر می خواهد رهبرمسلمانان منطقه باشد بدون در نظر گرفتن کردهای همسایه و داخل! شاید نشانه پایان آچمز ترکیه را بتوان جبران اشتباه ترین استراتژی خارجی که گذاشتن تمام تخم مرغهایش بر رفتن اسد از سوریه بود، درنظر گرفت.

با توجه به اینکه ایران توانسته جزیره ای از امنیت را در دریای متلاطم حرکت های افراط گرایانه اسلامی، ایجاد کند، می توان پیش بینی کرد که دامنه این قدرت نمایی از آینده عراق و سوریه تا مذاکرات هسته ای و اساسا تمامی مناسبات خارجی ایران را تحت الشعاع قرار دهد.

همچنان اعتقاد دارم که موفقیت های منطقه ای ایران ناشی از قابلیت های شخصی "قاسم سلیمانی" فرمانده سپاه قدس و دکترین دفاعی و استراتژیک اوست.

پی نوشت:
1- در میان کشورهای غربی، تنها رسانه های "انگلیس"، پوشش خبری نسبتا کاملی از مراسم اربعین داشته اند و به ابعاد آن توجه کرده اند.
2- تامین امنیت لازمه سرمایه گذاری و توسعه است، با وضع فعلی بزودی عراق از نظر توسعه ای نیز به دو پاره، پیشرفته شیعی و عقب مانده سنی، تقسیم خواهد شد و برمشکلات قومی، عقیدتی افزوده.

۷ نظر:

ناشناس گفت...

سلام.
همه مون سرکاریم دوست عزیز.
ما همین الانم زیر یوق استعمار غربیم.

آرسین گفت...

ناشناس گرامی،
قطعا قانون طبیعی "قوی و ضعیف" همیشه برقرار هست. و قوی ها همیشه وضعیت رو به نفع خودشون تغیر میدن..
اما فراموش نکنید که همیشه رویدادهای غیرقابل پیش بینی اتفاق می افتد.

ناشناس گفت...

هیچ راه امیدی نیست.رهایی از این بدبختی و نکبت محال است...

ناشناس گفت...

اکثر مردم معتقدند که نفرین محمدرضا پهلوی دامنشون رو گرفته...

ناشناس گفت...

روسیه و ایران بر سر سوریه با غرب توافق کرده اند، احتمالا در مقابل قیمت نفت.
زیر پای پوتین داغ شده، حتی جمهوری اسلامی رو هم میذاره زیر پاش.

ناشناس گفت...

با سلام به شما که خیلی زحمت می کشی و مطالب انصافا خوب می نویسی. بین جملات شما و جملاتی از کاربران محترم چیز های جالبی بود. اولی فرموده بود همه مون سر کاریم. حرف درستی است. یا به هر حال به نوعی درست است.شما فرموده بودید قوی به نفع خودش تغییر می دهد. کاملا درست است. رویداد های غیر منتظره هم کاملا درست است. این نکته در ایران سابقه طولانی دارد. البته نمی خواهم تلویحا اخوندا را تر سانده باشم.دوست دیگری فرموده بودند رهایی از این نکبت و بدبختی محل است. حرف شیرینی است و مو لای درزش نمی رود. اما خوب رویداد های غیر منتظره تا حدودی انرا نقض می کند. اما دوستان یک نکته هست ونباید انرا فراموش کرد. نمی دانم چرا دلم برات شده که لشکر کشی ایران به عراق در روز اربعین کندن گور خود بوده است. نمی دانم!غرب فکری به حال این مساله خواهد کرد. نکته اخری اینکه راهی که حکومت ایران می رود و هزینه های هنگفتی که می کند چه سودی چه منفعتی و چه اینده مثبتی برای ایران و ایرانی خواهد داشت. هیچی! باور کنید. اینا فکر می کنند که بقل شما امپرا طوری مثلا اسلام یا شیعه علم کنند. اما اگر نمیریم نه پیریم. خواهیم دید که رهی به ترکستان است و از دست دادن فرصتها و انرژی ها و از همه بدتر دلارها ی با ارزشی که با انها میشد ایران را در جایگا ههای خیلی رفیعی قرار داد. فعلا که اینجوری می چرخد و بقول ان دوستمان گویا هیچ راهی نیست. باید منتظر رویداد های غیر منتظره بود. به ان دوستی که فرمده بودند نفرین شاه دامن مردم را گرفته بگویم بخش وسیعی از مشکلات کنونی را هم ان مرحوم رقم زدند. و این کاملا روشن است. اشتبا هات ان مرحوم خیلی زیاد بود.

آرسین گفت...

ناشناس گرامی،
حرف شما صحیح است، دوران لشکر کشی و قدرت نمایی به شکل بدوی آن تمام شده و حتی دوره قدرت عریان اقتصادی هم به پایان رسیده و امروز قدرت در دست کسانی است که -با هر ابزاری- می توانند ریسمان افکار عمومی را دردست داشته باشند و از آن استفاده کنند.
قدرت نمایی به شیوه فعلی حکومت دیگر چندان پاسخ دلخواه نمی دهد.

در مطلب "کلاه نفتی بر سر روحانی" بیشتر توضیح داده ام.