ضریح امام حسین و حکومت ایدئولوژیک


تقریبا تمامی کسانی که به دنیای سایبری دسترسی دارند این عکس را دیده اند یا حداقل توضیحاتی در رابطه با این خبر به گوششان خورده است.
بدلیل جغرافیای ایران و تاثیرات فرهنگ شرقی همیشه در طول تاریخ ایرانیان اعتقاد به دنیای ماورا طبیعه و تاثیرات آن در زندگی شان داشته اند - مانند سایر کشورهای این خطه- و حتی علیرغم مشکلات مالی و فقر شایع، همیشه معابد هندویان یا امام زاده های ایران مملو از طلا و ثروت و نذورات بوده است. و سطحی نگری است که بخواهیم علت آن را دین اسلام یا هر ایدئولوژی دیگری بدانیم. این خصوصیت باورپذیری افراد این منطقه هیچ ارتباطی با جنس دین مورد نظر اعم از هندو، جهود یا اسلام ندارد.
به عبارت دیگر انسان های این سرزمین ها خود به این داستانها باور دارند و آن را زنده نگه میدارند. شاهد آنکه در طول تاریخ حکومت اسلامی به سرزمین های بسیاری توسعه یافت (تا جنوب اروپا) اما بدلیل مناسب نبودن بستر دین پذیری استقرار نیافت.
اما مثلا در ایران با اینکه صدها سال است که دیگر حکومت اعراب مسلمان تمام شده، ایرانیان  با کمی تغییرات -مانند شیعی کردن- اسلام را نگه داشته اند.
بدیهی است که هر دینی سیستمی برای توسعه و تبلیغ دارد و برای مسلمانان شیعه ایران هم بهترین و مهمترین دستاویز فرزندان حضرت محمد هستند که بدلیل فرعی بودن اهمیتشان در دین اولیه اسلام، باعث تمایز اسلام ایرانی و اسلام عربی شده است و در طول تاریخ هم ایرانیان توانسته اند اینگونه تفاوتشان را از -نظر قومی و اعتقادی- با اعراب حفظ کنند.
پررنگ ترین نقطه تلاقی سیستم اسلامی عربی و ایرانی-امامی در حادثه کربلا و امام حسین وجود دارد. جایی که برای شیعیان بسیار مهم است چرا که از زندگی سایر امامان نمیتوان تلاقی بین حکومت عربی اسلامی و امامی پیدا کرد.

اینها مقدمه ای بود برای توضیح اینکه امروز این ضریح سازی و گردانی، در امتداد همان مسائل ایدئولوژیک شیعی است خصوصا توسط حکومتی که بخش عمده ای از اعتبارش به آن وابسته است.
اما جامعه جدید ایران (منظورم افراد و نسلی است که عملا تاثیر حکومت دینی و شعارهایش را در جامعه شان دیده اند) منتقد شدید این هزینه ها و بذل و بخشش های کریمانه حکومت در عین فقر و نداری جامعه هستند. و از طرف دیگر افراد دینی با توجیه اینکه "این هزینه ها از نذورات و بخشش های شخصی پرداخت شده" این ولخرجی ها را پاسخ می دهند. البته درست هم میگویند که افرادی دوست داشته اند و خرج کرده اند به کسی هم ربطی ندارد.
اما فقط یک نکته بسیار مهم دارد و آن اینکه اگر ما در جامعه ای سکولار و با حکومت بدون گرایش دینی زندگی میکردیم این بحث 100% صحیح بود اما در جامعه ای که دینی بودن و خرج کردن در دین باعث کسب صدها امتیاز مالی و اجتماعی میشود نخیر.
شاید بطور مستقیم از درآمد دولتی - بیت المال- برای این ضریح خرج نشده باشد اما قطعا افرادی که به آن کمک کرده اند دستی در بیت المال دارند یا امیدوار به دسترسی به آن هستند. یا درکمترین حالت از بقای دین در جامعه سود -مالی- می برند.
که این مساله هم مثل سایر مشکلات اولا به حساب حکومت دینی نوشته خواهد شد و ثانیا به حساب دین اسلام البته ورژن شیعی اش. و در هر صورت اگر از ذخیره حساب دینِ اسلامِ ایرانی کم نکند، به آن اضافه نخواهد کرد.

هیچ نظری موجود نیست: