تلاش های آیت الله خامنه ای برای به هم زدن توافق هسته ای

از زمان روی کار آمدن حسن روحانی و ادبیات متفاوت او در سیاست خارجی جمهوری اسلامی، گمانه زنی ها در مورد نارضایتی آیت الله خامنه ای از سیاست های جدید شروع شد. مدت زمان زیادی از شروع مذاکرات توسط تیم روحانی نگذشته بود که حملات شدید طرفداران آیت الله خامنه ای به تیم مذاکره کننده به حدی رسید که شخص آیت الله در سخنرانی اش علنا مجبور به مهار حملات و حمایت از تیم مذاکره کننده و نه محتوای مذاکرات شد.
پس از دوره ای آرامش، و بعد از توافق هسته ای ژنو، دوباره شایعات و نقل قول هایی مبنی بر عدم رضایت آیت الله خامنه ای از محتوای توافق به گوش می رسید. که این بار حتی با گذشت چند ماه از شیوع این شایعات هیچ واکنشی از سوی رهبر در جهت پذیرش یا رد، دیده نشده است.
اندکی دقت در مواضع اطرافیان مورد اعتماد آیت الله خامنه ای نشان می دهد که او علیرغم حمایت از تیم مذاکره کننده و سکوت در مقابل نتایج موقت این مذاکرات. بشدت به دنبال برهم زدن تعادل بوجود آمده است.

بهترین گزینه ای که او بدنبال آن است، تلاش برای ایجاد شرایطی است که طرف های غربی توافق را بی نتیجه بدانند، بدون آنکه ایران مستقیما مفاد قرارداد را اجرا نکرده باشد! به عبارت دیگر، او تلاش می کند خارج از میز شطرنج طوری تمرکز طرف مقابل را برهم بزند که حریف به زیر میز زده و بازی را بدون منطق پایان دهد.
این گزینه از چند جهت بهترین است:
1. او به رقبای سیاسی و مخاطب داخلی نشان می دهد که بدبینی اش نسبت به غرب صحیح بوده و ناشی از افکار مالیخولیایی نیست، و حتی دولت معتدل روحانی هم نتوانست با غرب مذاکره کند.
2.  نیازی به حمله مستقیم به دولت حسن روحانی ندارد و با حمایت ضمنی از دولت، سبب اتحاد گسترده تر در جبهه خودش می شود.
3.  مسبب فشارهای اقتصادی و تحریم را دولت های "بی منطق" غربی می داند و مقاومت در شرایط تحریم اقتصادی را تنها گزینه ممکن نشان می دهد.
4. و آخر اینکه هیچ نیازی به عذرخواهی و شرمندگی از طرح های جاه طلبانه هسته ای ندارد و همچنان با افتخار به سیاست های غرب ستیزانه اش ادامه می دهد.

نشانه این سیاست آیت الله خامنه ای کم نیست، از واکنش های شدید، عجیب و بی پایان روحانیون، نمایندگان مجلس، خبرگذاریها و کلیه منتصبین رهبر به سخنان هر مسئول غربی و بخصوص امریکا گرفته تا خط و نشان کشیدن های "اغراق آمیز نظامی" سرداران سپاه برای بی خاصیت ترین سخنان مسولین امریکایی، و اخیرا، موضع گیری افراطی، بی مورد وتحریک آمیز علی لاریجانی در جشن قانون اساسی تونس که باعث ترک مراسم سفیر امریکا شد. (بعید می توان این سخنان دیپلمات کهنه کار جمهوری اسلامی را از ناشی گری ها و احساساتی شدن های احمدی نژادی دانست!)

تقریبا بجز طرفداران هاشمی رفسنجانی و دولت روحانی، حمله لفظی به "دشمن" دستور کار تمامی مسئولین جمهوری اسلامی است. حتی نمایندگان مجلس هم تلاش هایی برای مجبور کردن دولت به موضع گیری های خصمانه می کنند.

از سوی دیگر، بعید است در دولت اوباما این تلاش های جمهوری اسلامی به نتیجه برسد، چرا که اوباما نشان داده تحمل زیادی نسبت به لفاظی ها و حتی تحرکات تهدید آمیز مخالفانش دارد و تمرکزش از هدف اصلی (عقیم سازی هسته ای جمهوری اسلامی) منحرف نخواهد شد. و از مابقی گروه 5+1 بجز روسیه و چین که تفریبا در سمت ایران هستند، تنها افراطی گری های دولت فرانسه می ماند که با لبخند های گروه بزرگ اقتصادی فرانسه در تهران، آن امید هم از دست رفته است.

ناگفته نماند که آیت الله خامنه ای حرف هایش را برای روز مبادا نگه داشته است که اگر طرح فوق الذکر جواب نداد -به احتمال زیاد- مواضع هسته ای نظام را از دولت جدا کند و به مسیر "دشمن ستیزی" قبلی اش برگرداند. تاکید چند باره هاشمی رفسنجانی و روحانی بر "نظارت و توافق رهبر بر جزییات مذاکرات هسته ای" نشان از تلاش ایشان جهت بستن راه فرار آیت الله خامنه ای از تبعات تصمیمات هسته ای اش -شامل توافق- است.

باید دید در پایان مهلت 6 ماهه، آیا توافقات و خاموشی برنامه هسته ای ایران ادامه می یابد یا در این فاصله گذرگاه های اقتصادی آنقدر باز شده است که "نظام اسلامی" بتواند دوباره مذاکرات را ترک کند.

پی نوشت:
در سخنان اخیر خامنه ای در دیدار با کارکنان نیروی هوایی، دو نکته بارز به چشم می خورد:
1- او بیشتر از اینکه مخالف حملات به دولت باشد، خواستار به تعویق انداختن حملات بود!
2- اشاره علنی او به رصد رفتارهای "دشمن" در مدت توافق، تاکید مجددی بر دنبال بهانه گشتن جهت برهم زدن توافق های هسته ای -اشاره شده در متن بالا- بود.

هیچ نظری موجود نیست: