وضع فراموش شده "مردم" در جنگ احتمالی


این روزها با بلندتر شدن صدای افراطیون داخلی که خواستار جنگ با امریکا هستند و البته گرفتار شدن مذاکرات در بن بست مساله موشکی ایران که پیش تر بررسی شد، به نظر می رسد که بین قبول شکست اتمی-نظامی یا ادامه مسیر سابق به قیمت جنگ احتمالی، آیت الله خامنه ای نظر مساعد تری با مورد دوم و قبول ریسک درگیری نظامی حتی به قیمت ویرانی کامل زیرساخت های اقتصادی و تلفات بیشمار انسانی دارد. ظاهرا بازدید و حمایت وی از دست آوردهای نظامی سپاه بخصوص در زمینه های، توان موشکی، نیروی دریایی سپاه و اشراف اطلاعاتی، -که عمده تبلیغات و فعالیت های سالهای اخیر در زمینه نظامی بوده است- باعث علنی تر شدن تهدیدات علیه "دشمن" شده است.

همزمان با این تبلیغات و شعارها، از سوی دیگر، گاه حوادثی رخ می دهد و ویدئوهایی منتشر می شود که مو بر تن هر بیننده راست می کند، از ناهماهنگی و ناآمادگی بخش "دفاع شهری" در صورت حملات واقعی و درگیری نظامی. شاید دلخراش ترین این ویدئوها، مرگ زن کارگری بود که در میان شعله های آتش گرفتار شد و از ساختمان به پایین سقوط کرد. درحالی که ماموران آتش نشانی و امداد ناظر صحنه بودند و اقدام چندانی نتوانستند بکنند.
نمونه های دیگری از این ویدئوها را اینجا و اینجا و اینجا و اینجا می توانید ببینید. که اتفاقا نه تنها در تهران که در تمامی شهرهای ایران، این مشکل گسترده است. حال تصور کنید که این اتفاقات تنها بطور حادثه ای، با نرخ کم و در زمان صلح بوده و نه با تعداد زیاد و در شرایط جنگی و اضطراری.
گرچه بیشتر این موارد از فرط عجیب و غیر قابل تصور بودن به دوربین مخفی شبیه است! اما وقتی از واقعیت آنها مطمئن می شویم، بیشتر به تراژدی و فاجعه ای ناگوار می مانند.
قطعا موارد بسیار دیگری از نقص فنی تجهزات یا نابلدی مامورین امداد شهری روزانه اتفاق می افتد که از چشم دوربین های مردم مخفی می ماند یا هیچگاه در فضای اینترنت به اشتراک گذاشته نمی شود. و این تعداد، تنها مشت نمونه خروار است.

حال با وجود این همه شعار در مورد آمادگی رزمی، و کُری خوانی های دوره ای فرماندهان سپاه مبنی بر آمادگی برای مقابله با هرگونه حمله احتمالی "دشمن" باید پرسید در بخش دفاعی که مهمترین شعار نظامی جمهوری اسلامی است چه فکری شده است؟
آیا در جنگ فرضی، اینکه سپاه بتواند -در بهترین سناریو- تعدادی موشک به سمت نیروهای نظامی دشمن پرتاب کند، کافی است؟ اگر حقیقتا رهبر نظام و سایر فرماندهان سپاه بر آمادگی پاسخگویی به حملات احتمالی "دشمن" تاکید دارند، پس نیروهای دفاع شهری- امدادی کجا هستند؟
قطعا چنین نیروها و تجهیزاتی یک شبه ظاهر نمی شوند و شاید مهمتر از "مانور موشکی" (که هنوز متوجه اهمیت "مانور موشکی" -فشردن دکمه ها!- نشده ام) مانورهای امداد و نجات شهری حیاتی است، چرا که نه تنها در جنگ احتمالی که در حوادث طبیعی مانند زلزله که ایران بسیار مستعد آن است هم کاربرد دارد و نجات بخش خواهد بود.
سالهاست می بینیم که اسراییل با کوچکترین تهدید لفظی و بطور دوره ای تمرین های دفاعی شهروندان را بروز کرده و حتی تجهیزات پیشرفته ای مانند "ماسک های ضد گاز" میان مردم توزیع می کند.


با وضع فعلی دفاع شهری، این شعارهای تهدید آمیز از دو جنبه خارج نیست؛
یا اینکه اساسا ساختار نظامی هم مانند بقیه ارگان های کشور دچار فساد و دروغ شدید است و تمامی شعارهای جنگ طلبی بلوفی بیش نیست و در بهترنی حالت کمکی برای امتیازگیری بیشتر پای میز مذاکرات است.
یا آنکه اساسا حاکمیت جمهوری اسلامی به نقص های دفاعی واقف است اما هیچ ارزشی برای جان شهروندانش قائل نیست و هیچ توجهی به تلفات غیرنظامیان در جنگ احتمالی ندارد.

به نظر می رسد وضع فعلی ترکیبی از هردو حالت بالاست، هم سپاهیان دچار فساد گسترده اقتصادی هستند، -مانند سایر نهاد های تحت نظر رهبری- و هم خود "جمعیت" به عنوان ابزار دفاعی -با کمترین اهمیت- قرار است بکار گرفته شود. همانطور که آیت الله خامنه ای با دستی کوتاه شده از تئوری دفاع هسته ای به دنبال دکترین دفاعی "جمعیتی" و ازدیاد نفوس است.

علاوه بر آیت الله خامنه ای، مشاورین او مانند محسن رضایی هم نگاهی "رعیت وار" به ایرانیان دارند. دکتر محسن رضایی مدتهاست در تئوری های اقتصادی هم، مردم را به چشم "نیروی کار ارزان قیمت" نگاه می کند و نسخه هایی از جنس آسیای شرق دور می پیچد غافل از اینکه فرهنگ ایرانیان سالهاست از وضعیت خان-رعیتی فاصله گرفته، توقعات معیشتی وغرور ملی و شخصی ایرانیان فراتر از حد تصورات آقایان است. حتی معیشت و زندگی کارگران چینی هم نسبت به قبل تغیر کرده است.
(خلاصه "تصویر ذهنی" محسن رضایی از مردم ایران را اینجا بمدت 1دقیقه ببینید؛ که با وجود داشتن دکترای اقتصاد -و سرلشکری- حتی با تصویر بازار تهران هم آشنا نیست! و در سخن، مردم را مانند حشرات توصیف می کند!)

البته وضع فعلی ایرانیان که امروز تحت فشار تحریم ها قرار دارند و با مشکلات معیشتی، تغذیه، تنفس، دارو، و در یک کلام سوء مدیریت حاکمان دست و پنجه نرم می کنند تقریبا همان وضعیت اضطراری است، اما اظهار علاقه آشکار به جنگ بدون فراهم بودن هیچ گونه زیر ساخت دفاع از جان شهروندان بحث دیگریست.

جا دارد که نهادهای مردمی و حتی دولتی در راستای سخنان آیت الله خامنه ای بر آمادگی دفاعی در جنگ احتمالی، به ارتقای توان نیروهای امدادی، آتش نشانی، اورژانس، هلال احمر تاکید کنند، تا شاید از منفعت آن مردم در زمان صلح هم بهره ببرند، برخلاف هزینه های چند میلیون دلاری برای ساخت موشک هایی که در کسری از ثانیه از بین می روند. (اگر انبار آنها قبل از جنگ منهدم نشود، مانند آنچه در ملارد کرج رخ داد!)


پی نوشت:
1- انتقادات این مطلب ارتباطی با نیروی زحمتکش و فداکار آتش نشانی و سایر نیروهای امدادی ندارد و جنبه های مدیریتی و کلان تصمیم گیری کشور را مخاطب قرار داده است.

هیچ نظری موجود نیست: