آیا روسیه در "تله سوریه" گرفتار می شود؟

در حالی که همه چشم به پایان مناقشات خاورمیانه -به محوریت سوریه- دارند. تصمیم به حضور نظامی روسیه در سوریه، خبر از عمیق تر شدن بحران دارد.
دقیقا مشخص نیست که چرا یکباره روسیه -بخوانید پوتین- تصمیم گرفته که به کمک نظامی بشاراسد بشتابد و سیل تجهیزات نظامی و لجستیکی را به سوریه سرازیر کند، اما عده ای عقیده دارند که سفر اخیر "قاسم سلیمانی" به روسیه بی ارتباط با تصمیم جدید روسها برای حضور نظامی در سوریه نیست.
علت اولیه حضور روسیه هرچه که باشد، اهمیتی بمراتب کمتر از تاثیر حضور آنها در جنگ داخلی سوریه دارد. روسیه با این بهانه که صدها جنگجوی چچنی -روس تبار- در میان داعش حضور دارند، حضور نظامی خود را توجیه کرده و البته هیچ ابایی از اعلام حضور نظامی در سوریه ندارد.
از طرف دیگر نقل و انتقالات تجهیزات نظامی در چند روز اخیر نشان می دهد که مسکو برای حل بحران سوریه اعتقادی به راه حل دیپلماتیک و درخواست از طرفین درگیر برای صلح ندارد و دارد خود را برای نبردی سنگین آماده می کند.
فارغ از جزییات، این لشگرکشی نشان از طولانی شدن درگیریها در منطقه دارد که خود آبستن ویرانی و آوارگی بیشتر در سوریه و تبعات انسانی فجیع تر است.

روسیه با ورود مستقیم به جنگ داخلی سوریه، به قماری بزرگ دست می زند، الف- اگر بتواند همانطور که آرزو دارد و نقشه کشیده، سوریه را از عناصر مخالف و تندرو پاکسازی کند و بشاراسد را در جایگاهش نگه دارد، می تواند علاوه بر حفظ متحد عربی در خاورمیانه از مزایای این برد استراتژیک حتی در تحکیم مواضعش در اوکراین و شبه جزیره کریمه استفاده کند و علاوه بر آن به فکر توسعه مرزهایش بال و پر بیشتر بدهد.
ب- اما اگر نتواند طبق پیش بینی هایش برنده از میدان سوریه خارج شود، نه تنها بازی سوریه را به مردم آنجا می بازد که ممکن است به عقب نشینی از اوکراین و تمکین از سیاست های غرب برای ماندن در دایره قدرت -حتی جامعه جهانی بسته به سطح شکست- محکوم شود.

در میدان عمل احتمال باخت روسیه در جنگ داخلی سوریه بمراتب بیشتر است،
چراکه اولا روسیه بر اسب مرده "بشاراسد" شرط بندی کرده است و حتی اگر بتواند دولت را برسر کار نگه دارد، در هیچ سناریویی اسم بشاراسد از صندوق آرا بیرون نخواهد آمد، زیرا علاوه بر افزایش نارضایتی عمومی از زمان آغاز بحران سوریه، پیروزی احتمالی اسد، با کمک نیروی خارجی تعبیر خواهد شد و بشاراسد دست نشانده پوتین در سوریه تلقی می شود.

ثانیا، روسیه سابقه جنگ با اسلامگرایان و شکست از آنها را در کارنامه خود دارد و در افغانستان که در آن زمان هم مرز با شوروی محسوب می شد، نتوانست از دولت متبوعش حمایت کند و بعد از چند سال تلفات، مجبور به عقب نشینی شد.

خصوصا این بار پوتین بر زمینی قدم گذاشته که در بین مخالفانش محصور است و همگی منتظر بهانه ای برای گوشمالی اش هستند! تقریبا تمامی دولت های عربی بعلاوه غرب و اسراییل دل خوشی از رفتارهای سلطه جویانه پوتین ندارند و شاید حضور روسیه در زمین سوریه "تله" ای باشد برای گیرانداختن روسیه و جبران تجاوزی که روسیه به خاک اوکراین داشت و بدلیل معذوریات سیاسی و اجتماعی نتوانستند پاسخی درخور دهند!

سفر نتانیاهو و وزیر امنیت و اطلاعات اسراییل به روسیه نشان می دهد که حضور نظامی و تسلیحاتی روسیه به سوریه عملیاتی شده و آنان نگران از تسلیح شبه نظامیان "حزب الله لبنان" شده اند. قاعدتا جواب پوتین به این نگرانی چیزی نمی تواند باشد بجز آنکه تسلیحات نظامی تحت کنترل ارتشیان روسیه خواهد بود. چرا که امروز جبهه مقاومت دولتی ترکیبی ناهمگون از ارتشیان وفادار به خاندان اسد، جنگجویان حزب الله و مزدوران افغانی که با تطمیع ایران به جنگ آمده اند شده و تسلیحات نظامی اگر در اختیار این گروه قرار بگیرد خودبه خود در دسترس حزب الله لبنان خواهد بود.

به نظر می رسد که برای بار دیگر روسیه درحال افتادن در "تله خرس" می باشد و گرچه احتمالا "مشورت ایرانی" در آن نقش بسزایی دارد، اما "گوشت قربانی" این تله مردم سوریه خواهند بود و آینده منطقه و حتی روابط در جهان بعد از این مداخله نظامی قابل پیش بینی نخواهد بود. همانطور که شوروی 2 سال بعد از عقب نشینی از افغانستان ازهم پاشید.

پی نوشت:
1- افشای اسناد جنگ شوروی در افغانستان نشان می دهد که دولت های غربی و بخصوص امریکا، به تصمیم گیری روسها در مداخله در جنگ افغانستان کمک کرده اند و نتیجه ورود یک ابرقدرت به سرزمینی جنگزده تقریبا از قبل مشخص است. متاسفانه جاه طلبی افراد -دیکتاتورها- چشمشان را بر عاقبت اعمالشان کور می کند.
2- بجز کشورهای اروپایی و غربی، جنگ نفتی اعراب با محوریت عربستان در کاهش ارزش نفت با روسیه و ایران، همینطور جنگ لفظی گاه و بیگاه سران کشورهای عربی با مقامات روسی نشان می دهد که این کشورها تا چه حد مشتاق زورآزمایی با روسیه هستند و مداخله روسیه در سوریه می تواند آتش جنگ را چگونه شعله ور کند.
3- "سوریه افغانستان جدید" مقایسه سوریه و افغانستان از نگاهی دیگر.

۳ نظر:

پراگماتیست گفت...

با درود بر آرسین و سپاس از تحلیل خوب او در مورد سوریه. بس که رسانه های جمهوری اسلامی وقایع سوریه را تحریف کردند مجبور شدم جنگ سوریه را وقایع نگاری کنم.

در این وبلاگ:

https://onsyriawithsorrow.wordpress.com/

آرسین گفت...

بسیار کار با ارزشی انجام می دهید و امیدوارم جنگ بی فرجام سوریه بزودی تمام شود.
آدرس وبلاگ به مجموعه دوستان صاحب خبر اضافه شد.

پراگماتیست گفت...

سپاسگزارم.