اوج گیری کرونا در آستانه تدارک برای مذاکره با امریکا

ازدحام در متروی تهران

 1. همه گیری کرونا از شهریورماه تاکنون روزبروز بیشتر شده است و حتی در گزارش -بخشی از حقیقت- رسمی هم به رکوردهایی رسیده که تاکنون سابقه نداشته
ردگیری علت گستردگی بیماری سخت نیست. شهریور مترادف با عزاداری های محرم، آغاز سال تحصیلی و کنکور بود که هرسه با نظر مثبت حاکمیت اجرا شد و فاجعه امروز را ایجاد کرد. حتی آزادی سفر، کسب و کار و عبور و مرور در وسایل حمل و نقل عمومی مالامال از جمعیت و بدون محدودیت تعداد

بجز آنکه از ابتدا شرکت های هواپیمایی متعلق به سپاه با منفعت طلبی و نادانی تلاش کردند جای خالی ایرلاین های خارجی که دیگر به منطقه آلوده ووهان چین خدمات رسانی نمیکردند را پر کنند. و زمینه انتقال ویروس مرگبار را فراهم کردند و همینطور نادانی و جهل آیت الله خامنه ای و هیئت حاکمه که باعث شد در همان ابتدا نه فقط وجود بیماری را منکر شوند که آن را توطئه بیگانگان و "دشمن" برای ترساندن و تحت تاثیر قرار دادن انتخابات فرمایشی و راهپیمایی بهمن بدانند.

پول پرستی، حماقت و توهم اولیه نظام ممکن است چندان عجیب بنظر نرسد گرچه بجای خود قابل بحث و پیگیریست. اما بی عملی در مقابله با بیماری و تصمیم به برگزاری مراسم های جمعی ماهها بعد از شناسایی خطر در حالی که هرکس می داند بهیچ عنوان قابل مراعات بهداشتی نیست عملی از روی عمد و در جهت اهداف ایدئولوژیک و سیاسی است.

هرکشوری با حداقل از وطن دوستی و منطق با توجه به نقاط قوت خود به جنگ همه گیری کرونا رفت، در چین دولت با توجه نفوذ اطلاعاتی، دیکتاتور مآبی و توان لجستیک و مالی، شهروندان منطقه آلوده را قرنطینه کرد. در امریکا بدلیل قدرت اقتصادی، مشوق های مالی به تعطیلی کسب و کارها و خانه نشینی مردم کمک کرد. حتی کره شمالی از مزیت انزوا و تحریم کمک گرفت و مرزها را بروی خارجی ها بست! تا مردم درامان بمانند و جلوی اپیدمی گرفته شود.

اما مزیت ایران چه هست؟ مشخص است که در این سالها دولت توان مالی برای حمایت از کسب و کارها و تعطیلی زندگی مردم ندارد. همینطور نه توان قابل توجه درمان و نه حتی توان لجستیک شناسایی بیماران نیست. اما از بعد از سال 88 و اتمام مشروعیت نظام، تمامی توجه سیدعلی خامنه ای بر گردآوری توان سرکوب و سرمایه گذاری در بخش جنگ تبلیغاتی و رسانه ای قرار گرفته.
این موارد میتوانست/ می تواند در خدمت مقابله با بیماری قرار بگیرد. یعنی هم ساختارهای منظم که برای سرکوب تدارک دیده شده اند و هم یکپارچگی تبلیغاتی و رسانه ای.
همانطور که در اندک رویدادی مثل تجمع عده ای جلوی بیمارستان پس از انتشار خبر فوت استاد شجریان بلافاصله و در چند ساعت نیروهای سرکوب و انتظامات به مردم سوگوار حمله میکنند و از طوس و مشهد تا بهشت زهرا در تهران مشمول سختگیری و منع عبور و مرور و مراقبت صورت می گیرد، میتوان از این توان سریع سرکوب و مراقبت جمعیت برای پیشگیری بیماری استفاده کرد.

در بخش تبلیغاتی وضع بهتر نیست، علیرغم تبلیغات اولیه سپاه و همین چماقداران در فراهم کردن یک شبه هزاران تخت بیمارستانی و آبپاشی و ضدعفونی معابر! و حتی دستیابی یک شبه بومی به دستگاه ویروس یاب! و بیرون ریختن تمامی درمانها و مندرجات کتب مذهبی شیعه...، که هیچکدام در عمل هیچ کاربردی نداشت بجز سوژه طنز شدن و خنداندن مخاطبان. این بوقهای ریز و درشت تبلیغاتی که همگی همسو با نظر حاکمیت هستند میتوانست در جهت 1. آگاهی دهی و فرهنگسازی  و 2. حتی سرگرم کردن مردمی که خسته از قرنطینه هستند بکار آید.

البته ناگفته پیداست که جمهوری اسلامی سیدعلی خامنه ای نه علاقه ای به آگاهی مردم دارد و نه آنقدر احساس قدرت می کند که بتواند از ابزار سرکوب بجز در وقت نیاز (جلوگیری از تجمع و مقابله با سرنگونی) استفاده کند. چرا که قدرت سرکوب استوار بر نیروی انسانیست، خسته می شود و این خستگی خود میتواند منفذی بر اقتدار پوشالی باشد!
خود شخص آیت الله هم که بیش از 8 ماه است در چنان پستویی پنهان شده که -نمونه آن را در هیچ کشوری و رییس دولت و حکومتی نمی شود دید- شخصا ترسی از فراگیری بیماری کرونا ندارد.

2. اما هرچه گفته شد جنبه های انسانی و وظیفه حکومت در قبال ملت بود. نیمه دیگر ماجرا مزیت این بیماری برای حکومت است.
طبق ذات و منوال جمهوری اسلامی، هرگونه بحرانی نعمت است. چه جنگ باشد چه اپیدمی بیماری و مرگ مردم و چه ناآرامی منطقه ای و حتی جنگ ابرقدرت های جهان!
همانطور که کاملا آشکارشده، نظام زیرفشار تحریم و بدون نفت فروشی قادر به بقا نیست و چاره ای ندارد مگر مذاکره با امریکا بجهت برداشته شدن تحریم ها در دولت روحانی، فارغ از آنکه چه دولتی تا چند روز آینده در واشنگتن به قدرت برسد.
اما این فشارها و تحریم ها به دلایلی برقرار شده اند که جمهوری اسلامی قصدی برای برطرف کردن آنها ندارد، و لاجرم نیازمند دلیلی، خصوصا برای طرف خارجی است که بتواند تاحدی فشارها را کم کند.
یکی ازین دلیل ها می تواند بهانه های بشر دوستانه کمک به نظام برای پیشگیری و کنترل همه گیری کرونا باشد.
یعنی جمهوری اسلامی عمدا با عدم مراقبت از مردم و ایجاد گردهم آیی باعث گسترش کرونا شد تا در سیاست خارجی بهانه ای به دست حزب دموکرات (احتمالا پیروز) امریکا بدهد تا درخواست لغو یا تعلیق حداقل بخشی از تحریم ها را به کنگره این کشور بدهد. معنی دیگر "سپر انسانی".

البته این سیاست که به خون مردم ایران آغشته است راه حل دیگری هم دارد که فعالین سیاسی خارج از کشور و اپوزیسیون باید بر آن تکیه کنند. چرا که اگر نظام بتواند بطور موفق این سیاست گروگانگیری و سپر انسانی را بکار بگیرد، هیچ جنایتی برای بقای نظام کوچک نخواهد بود.
بخشی از راه حل می تواند اختصاص کمک های دارویی و درمانی به ایران باشد از محل پولهای بلوکه شده و با نظارت مستقیم و محلی پزشکان و ناظران بین اللملی و خارجی. همینطور آزاد کردن بخشی از دارایی ها به شرط اجرای سیاست های پیشگیری و به جهت اختصاص بودجه به خانواده های آسیب دیده از بیماری کرونا.

هرچه باشد نباید این سهل انگاری عمدی نظام در گستردن بیماری و کشتار مردم تبدیل به رویه ای شود که در آن صورت جان هیچ ایرانی ای در هیچ کجا در امان نخواهد بود.



پی نوشت:
1. نمایشی ترین و مسخره ترین اقدام اخیر دولت، اعلام ممنوعیت سفر بود درحالی که هواپیماها، قطارها و اتوبوسها شامل طرح نشدند و فقط منع تردد خودروهای شخصی اجرا شده. مشخص است که اراده ای برای پیشگیری وجود ندارد و سیاست "ایجاد مصیبت"، "خواندن مرثیه و عزاداری" تنها تخصص ملایان حاکم بر ایران برای حل هر مشکلی است.

هیچ نظری موجود نیست: