تروریسم یا هویت، مساله این است!


حادثه و اتفاق دست از سر ایرانیان بر نمی دارد. هفته ای نیست که خبری ایرانیان را تکان ندهد.
این بار دولت جدید امریکا تلاش دارد که با جلوگیری از ورود ایرانیان به بهانه تروریسم، به شعارهای -غیرممکن- جنجالی انتخاباتی اش عمل کرده باشد.

این اقدام پرزیدنت ترامپ کمی مشکوک و بیش از اندازه پرسروصدا بوده. خصوصا اگر با خبری مانند کشیدن دیوار مرزی میان امریکا و مکزیک مقایسه کنیم می بینیم که این یکی بسیار سروصدا بپا کرده.
تجمعات مختلفی که در شهرهای مختلف جهان و در فرودگاه های شهرهای امریکا همراه با پوشش خبری رسانه های جهانی انجام شده تقریبا خبر ممنوعیت 7 کشور مسلمان را توام با نام کشور عربستان به عنوان مهمترین نشنالیتی صادر کننده تروریسم به همه شهروندان جهان مخابره شده است/می شود.
شخصا در این فرمان که به بهانه مبارزه با تروریسم در خاک امریکا وضع شده است "سبک اسراییلی" می بینم. این مدعا بی دلیل نیست و موارد زیر خاص بودن خبرها را نشان می دهد.

- ورود جنجالی ترین رییس جمهور امریکا به کاخ سفید که خودش حواشی زیادی دارد و نظرها را جلب کرده به خبر ممنوعیت 7 کشور -که می توان عملا 3 کشور ایران، عراق و سوریه دانست با محوریت ایران- منتهی می شود. این فرمان هم دقیقا در روز جمعه امضا می شود و دو روز تعطیل آخر هفته تمام افراد و رسانه ها فرصت دارند برای اقدام و پراکندن خبر!

- نگاهی به جزییات ممنوعیت ورود اتباع ایرانی، عراقی و سوری به امریکا نشان می دهد که دولت جدید امریکا تلاش کرده که از تمامی فضای بیرون قوانین فعلی استفاده کند. که دستوراتش کمترین تضادی با قوانین موجود نداشته باشد.(احتمالا برای پایداری بیشتر) به این معنا که مثلا در این قانون افرادی هدف قرار گرفته اند که از کمترین حق شهروندی برخوردار نیستند -حتی در کشور خودشان-. و با جلوگیری از سوار شدن به هواپیما در مبدا نگذارند که مسافرین به خاک امریکا برسند چرا که در آنجا ایشان حقوق برابری با شهروندان امریکا پیدا می کنند و علاوه بر حق اعتراض و داشتن وکیل، می بایست دادرسی عادلانه ای برایشان انجام شود.
حتی قسمتی از طرح امضا شده که شامل افراد مقیم -گرین کاردی- هم می شد بعد از مشخص شدن مغایرتش با قانون اساسی و قوانین مدنی تعدیل و ملغی شد.

- نوعی تحقیر ذاتی در این محتوای این قانون وجود دارد که نوعی تبعیض است و اتفاقا معترضان به همین تبعیض اعتراض دارند. اینکه شما صرفا بدلیل محل تولدتان برچسب "تروریست" می خورید. با تمام ارزشهای جهان مدرن -به محوریت امریکا- مغایر است. این تحقیر ملی خصوصا ایرانیان یکی از شیوه های جنگ روانی دوکشور متخاصم است. -یکی از سبک های جنگ روانی اسراییلی-.

- علاوه بر همزمانی حضور ترامپ و صدور فرمان بلافاصله، موضوع حضور هنری ایران در مراسم آکادمی اسکار هم باعث کشیده شدن پای بسیاری از افرادی شد که شاید چندان برخوردی با سیاست نداشتند که این حوزه بدلیل حضور "سلبریتی ها" و پوپولیستی بودن، خودش موج دیگری از آگاهی را در میان افراد کمتر سیاسی جامعه دامن می زند.

- حضور بانفوذ نخست وزیر بریتانیا در کمتر از چند روز از به قدرت رسیدن پرزیدنت ترامپ بجز خبر مهم اما کمرنگ حمایت دولت جدید امریکا از پیمان نظامی ناتو، باعث شد که دوتابعیتی های کشورهای تحت نظر ملکه، (بریتانیا، کانادا و استرالیا) از ممنوعیت ورود به امریکا مستثنی شوند. امتیازی ویژه و در خور جایگاه "ملکه انگلستان" قبل از سفر ترامپ به این کشور.

- اصرار شخص ترامپ و تمام سخنگویان دستگاه دیپلماسی اش بر "غیر مسلمان" بودن مبنای این تصمیم، به این معنی که ممنوعیت ورود بر مبنای مذهب اسلام نیست. گرچه در خلل و فرج فرمان و در بلند مدت جایگاه ویژه ای برای غیر مسلمانان این کشورها در نظر گرفته شده.

تمام نشانه های بالا بعلاوه دیگر دلایل بسیار گفته شده مانند عدم حضور اتباع کشورهای با سابقه تروریسم در لیست ممنوعیت نشانگر هویتی بودن این ممنوعیت -ونه تروریستی بودن- آن است.

اینکه دونالد ترامپ چرا چنین دستور جنجالی را بر سایر وعده های انتخاباتی اش مقدم کرد مشخص نیست، اما بسیار بعید است این اتفاق تصادفی باشد.اکنون موجی از همبستگی ملی و حتی جهانی علیه دستور ترامپ و در امریکا و جهان براه افتاده که خصوصا جایگاه ویژه ای به ایرانیان -مردم ایران- داده است. ارزشی که حکومت ایران نمی تواند آن را به اسم خود سند بزند!

آیا با این اقدام ترامپ -یا اسراییل- تصمیم دارد به جهان نشان دهد که حکومت آیت الله خامنه ای از مردم ایران جداست و با منزوی کردن حکومت نه چندان عاقل آیت الله -در نبود مغز متفکرش هاشمی رفسنجانی- بحران هویت را تشدید کند؟ لازم به ذکر نیست که با در دست داشتن بحران عمیق "دولت جدای از ملت" کار سرنگونی حکومت را در ایران بسیار ساده و موجه می شود.
این مفهوم دقیقا منطبق بر پیام تصویری نخست وزیر اسراییل به مردم ایران است که چندی قبلتر از این اتفاقات منتشر شد.

از سوی دیگر حکومت ایران این روزها دستش خالی از هرگونه اهرم عملی جهت رویارویی با غرب است، نه تشکیلات غنی سازی هسته اش باقی مانده، نه محصول اورانیم غنی شده دارد، نه دولت حداقلی -خاندان- اسد می تواند بکمکش بشتابد و یا با تشکیل هلال شیعی از حزب الله لبنان حمایت لجستیکی کند، در عراق هم وضع ایران چندان خوب نیست و بجز چند شهر مذهبی -آن هم با احتیاط- طرفداری در منطقه ندارد. حتی رزمایش موشکی اش هم تحت نظارت سختگیرانه جهان است و باید مراقب باشد بهانه ای بدست قدرتهای جهان ندهد.
البته بجز آنکه چندان وضعیت خزانه هم خوب نیست و حتی بودجه ای برای سفر استانی آیت الله خامنه ای نیست چه برسد به رزمایش نظامی. که البته بعد از برجام توجیه چندانی هم ندارد.
تنها متحدش روسیه پوتینی باقی مانده، که احتمالا اگر یخ رابطه دوطرفه با امریکا آب شود، روسیه ایران را در ازای صرفنظر غرب از کشورگشایی کریمه یا حتی لغو تحریم هاش به ثمن بخس واگذار خواهد کرد!

فعلا که ضعیف ترین دوره رهبری آیت الله خامنه ای -داخلی و خارجی- با بی تجربه ترین رییس جمهوری تاریخ -معاصر- قوی ترین کشور جهان گره خورده! باید دید چه اتفاقاتی رخ خواهد داد.

پی نوشت:
1. این روزها آنقدر روند اتفاقات سریع شده که در یک هفته به اندازه چندین ماه اتفاقات تاریخی و مهم در حال وقوع است.
2. شخصا حس میکنم که این اتفاقات در نهایت به نفع مردم ایران خواهد بود. و بزودی بختک بدبختی از روی مردم کنار خواهد رفت. چطور؟ هنوز نمی دانم. بمحض اطلاع به استحضار خواهم رساند!
3. این بار خبر می رسد که فرانسه آغوشش را بروی ایرانیان مهاجر باز کرده است شاید از آلمان سوری عقب نماند!

۳ نظر:

آرسین گفت...

داشتم خبرها را نگاه می کردم، شاهد دیگری از غیب رسید!
سناتور جمهوری خواه لیندسی گراهام،(از شناخته شده ترین دیپلمات های ضد ایران تا حد حمله نظامی) بطور شخصی از دختری ایرانی و اصلاح قانون فعلی مهاجرت -به نفع ایرانیان- دفاع می کند!
http://www.koat.com/article/sen-graham-works-to-help-clemson-grad-return-home-after-travel-ban/8655316

ناشناس گفت...

من از طریق خبرخوان همواره پیگیر مطالب شما هستم و از خواندن تفسیرهای شما لذت میبرم. از شما متشکرم و امیدوارم با جدیت نوشتن را ادامه دهید و دلسرد نشوید.

آرسین گفت...

ممنون دوست عزیز،
بهانه خوبی شد تا اعلام کنم که تا انتخابات ریاست جمهوری تلاش دارم که حداقل هر هفته پستی داشته باشم، دلگرمی شما دوستان عزیز، حضور ترامپ، اتفاقات داخلی و نگرانی ام از پنبه شدن تمام رشته های امید مردم ایران به بهبود شرایط انگیزه مضاعفی برای تشریح و بررسی اوضاع خواهد بود.
پاینده باشید