روحانی بازهم عقب نشست

با پیشرفت تکنولوژی های ارتباطی و بالارفتن سواد، سطح آگاهی عمومی رو به افزایش است. مردم آگاه نه تنها از وضعیت افعال سیاسیون و مقامات ایرانی آگاهی می یابند که با مقایسه آن با سران دیگر کشورها مقیاس مطلوبی از مقایسه  ایشان دارند.
با این وضعیت شیوه دولت داری روحانی، که تلاش دارد حیله گرانه اوضاع را بهبود ببخشد راه به جایی نمی برد.

صحنه سیاست ایران به زبان ساده: روحانی تصمیم دارد که طبق شعاری که داده جانب اعتدال را رعایت کند که به قول معروف نه سیخ حکومت بسوزد و نه کباب ملت! اما ساختار و ماهیت حکومت بگونه ای است که هیچگونه نظر مخالفی را تحمل نمی کند و انحصارگراست. به همین دلیل میانه روی روحانی در حاشیه قدرت آیت الله خامنه ای باعث می شود که او بارها و بارها مجبور به تحمل نظر افراطیون شود و به سمت حکومت متمایل شود. در عین این لغزیدن ها، دولت روحانی سعی دارد که با ظاهر سازی همچنان هواداران نیم بند و نظاره گر را فریب دهد غافل از اینکه همانطور که مشخص است دیگر دوران مماشات و شعار و فریب به سر آمده و مردم خواستار "حرکت" و اجرا از سوی روحانی هستند.

در آخرین تقابل دولت و افراطیون هوادار آیت الله خامنه ای برسر ورود زنان به ورزشگاه ها، دولت روحانی بازهم تسلیم خواسته آنان شد، و برای بار چندم بجای تلاش بر احقاق حقوق مردم، سعی کرد که مساله را کم اهمیت و طبیعی جلوه دهد و بلیط به بانوان نفروشد.

درست است که رفتن یا نرفتن زنان به مسابقه ای خاص هیچ تاثیری در سیاست، اجتماع، اقتصاد و... ندارد. اما یک "نشانه" است از تفاوت رفتار و گفتار دولتی که مدعی میانه روی و اعتدال و تحقق شعارهای انتخاباتی است. در بهترین حالت اگر نگوییم "کل ادعاها نمایشی جهت فریب مردم است"، دولت روحانی در مقابل هرگونه فشار افراطیون و انصار حزب الله عقب نشینی کرده است. از لغو کنسرت های مجوز دار تا بدتر شدن شاخص های حقوق بشر در ایران. وضعیت اجتماعی و عقب نشینی های پی درپی دولت کار را به جایی رسانده که حتی سخنرانی خود شخص حسن روحانی را -در کمتر از 2 سال از آغاز ریاست جمهوری- بر هم می زنند و او همچنان تلاش دارد که با لبخندی تلخ و نهایتا چند کلمه ای تمسخر، فشار ناشی از آن را تخلیه کند.

دولت روحانی شاید اگر در زمان دولت خاتمی می زیست وضعیتش به اسفناکی امروز نبود. امروز اما پرده های میان حکومت و مردم دریده شده، فسادهای کلان نمایان است، دست حکومت به خون مردم آلوده شده و ریزش نیروهای حکومت چاره ای نگذاشته بجز افراطی تر کردن فضا به جهت کنترل شرایط و سرکوب خواسته های مردم.

اگر خوشبین به وضعیت نگاه شود، می توان تصور کرد که حسن روحانی در زمان انتخابات ریاست جمهوری تصور می کرد که با سوار شدن بر پتانسیل های فروخفته مردم در سالیان پیش بتواند سیاست "فشار از پایین، چانه زنی در بالا" را پیش بگیرد و آیت الله خامنه ای و اعوان و انصارش را به عقب براند. اتفاقی که رخ نداده و حجم مطالبات مردم بسیار کمتر از چیزی است که پیش بینی می شد، چرا که جامعه بعد از سرکوب های 88 و 89 و همینطور بحران های اقتصادی تکیده تر و رمیده تر از آن است که فشاری به تغیر ایجاد کند. مردم از صحنه خارج و به جمع تماشاچی ها پیوسته اند. اما روحانی در هر سخنرانی که موضوع به وضعیت اجتماعی می رسد، به این تصورش از جامعه و تصور آتش فشان خاموش ایرانیان اشاره می کند با کلید واژه "خواست مردم"  و ترجیع بند "رای به دولت تدبیر و امید رای به تغیر و اعتدال است". (که در سخنرانی در جمع استانداران به اختلاف رای 13 میلیونی اش با کاندید بعدی نیز اشاره کرد.)

از سوی دیگر مردم با نگرانی از وضعیت معیشت و سیاست، به دولت روحانی نگاه می کنند و به خلوص نیت روحانی اعتماد ندارند. علی الخصوص که چالش های پی در پی افراطیون برای دولت روحانی به عقب نشینی گام به گام او منجر شده است. گرچه که همچنان عده ای از هواداران این عقب نشینی ها را به علت "تمرکز دولت بر برنامه هسته ای" تعبیر می کنند.

از منظر هسته ای هم دولت روحانی حداکثر می تواند به تفاهمی سیاسی و محدود با غرب دست یابد و چندان دست دولت در ایجاد روابط با غرب باز نخواهد بود، بخصوص آنکه دول غربی هم با توجه به کارنامه دو ساله دولت روحانی و مواضع آیت الله خامنه ای چندان راغب به ارتباطات گسترده نخواهند بود. از آن بدتر وضع برداشتن تحریم هاست، که احتمالا از نظر اقتصادی کمک کوتاه مدتی به دولت در بر رسیدن به وعده های داده شده و جلب نظر موافقان و مخالفان نمی کند.

همچنین مساله هسته ای چون سالها با دیدگاه "ناموس نظام" برای افراطیون هوادار نظام -بی قانون ترین اقلیت فرمان پذیر- جا افتاده و هرگونه مصالحه را به برباد رفتن شیرازه نظام تعبیر می کنند، دارای پتانسیل انباشته ای هستند که می تواند کل تلاش های چندساله دولت روحانی را تنها با یک سخنرانی آیت الله خامنه ای به ضد خودش تبدیل کنند و از بین ببرند. همانطور که به شکل خنده داری این  روزها فرماندهان سپاه و ائمه جماعت کشور تلاش گسترده ای برای مهار پیاده نظام مخالف دولت -حداقل در پرونده هسته ای- دارند در جلوگیری از پیشی نگرفتن از مواضع رهبر در هجوم به تیم هسته ای!

گرچه که تهدیدات نظامی همچنان ویرانگر کننده ترین سرنوشت مردم ایران است اما نابخردی نظام اسلامی تنها در بمب هسته ای خلاصه نمی شود و برداشته شدن سایه حمله نظامی به ایران، در عمل کمکی به کاهش خطر جنگ نمی کند. همانطور که امروز می بینیم که با کم فروغ شدن شبح هسته ای، چراغ اختلافات با عربستان و سایر کشورهای منطقه روشن شده و سطح تنش در روابط دو کشور به بی سابقه ترین حد در طول تاریخ معاصر رسیده است. اگر قرار باشد در همچنان بر پایه "بی بصیرتی و "لجاجت" های آیت الله خامنه ای بگردد، از این بحرانها در چشم انداز جمهوری اسلامی کم نخواهد بود و با حل موضعی یکی دیگر مشکلات سربرمی آورد.

در یک کلام دولت روحانی اگر خواهان حل معیشت و بهبود زندگی مردم است، چاره ای ندارد بجز مقابله با تهدیدات اصولگرایان و لشگر پیاده نظامشان که به گردنکشی و بی قانونی معروفند، حتی اگر نگوییم که مستقیم به سمت محدود کردن رهبر پیش برود. مماشات در این برهه تنها از وزن سیاسی حسن روحانی کم می کند بدون آنکه هیچ دستاوردی داشته باشد. تلاش برای دادن حداقل آزادی های مدنی، در شرایطی که وضعیت سیاسی و اقتصادی در بن بست قرار دارد حداقل دلخوشی مردم برای حمایت از دولت خواهد بود.

پی نوشت:
1- حسن روحانی حتی در پاسخ خبرنگار از ممنوع التصویری "محمد خاتمی" هیچ اسمی از او نمی برد و با اشاره جواب می دهد. شاید شکستن کلامی انحصار نام "خاتمی"، حداقل کاری بود که از دست او برمی آمد که روحانی دریغ کرد. (وعده های آزادی زندانیان سیاسی و میرحسین موسوی و مهدی کروبی پیش کش!)
2- بی عملی روحانی در ورود بانوان به مسابقه والیبال، نشانه خوبی از موضع دولت در پرونده هسته ای هم ندارد و حتی موجب ناامیدی بیشتر برای برگزاری انتخابات مجلس در پایان سال خواهد بود.
3- روحانی تلاش دارد که مزورانه چه در داخل و چه در خارج و حتی در پیش آیت الله خامنه ای چهره مطلوبی از خود ترسیم کند. گرچه ممکن است این رفتار به مذاق رهبر شیرین باشد اما این "بی صداقتی" او از چشم تیزبین مردم دور نمی ماند، همینطور نمایندگان دول خارجی.  این شیوه دولت داری دقیقا نقطه مقابل خط مشی میرحسین موسوی بود که تصمیم داشت با صداقت و شفافیت با مردم برخورد کند و دارای محبوبیتی کم نظیر است.

۱ نظر:

خُسن آقا گفت...

روحانی از روز اول قرار نبوده برای ملت قدمی بردارد.
او با فریب خامنه‌ای آمد تا تحریم‌های غرب را از سر راه بردارد.
ساده باوری است اگر گمان کنیم یک ملا تیشه به ریشه نظامی بزند که بر اساس عبا و عمامه برپاشده و تنها منافع این گروه را تامین می‌کند.