از پرتاب موشک تا رد صلاحیت انتخابات، جمهوری اسلامی برای مذاکره آماده می شود

1.این روزها اتفاقات در ایران بسرعت رقم می خورد. در سالگرد چهل و یکم انقلاب 57 حکومت بار دیگر تلاش کرد که در زمینه موشکی بتواند گامی فراتر از چیزی که تاکنون نشان داده بود و اتهام وارداتی بودن داشته بردارد که شکست خورد.
در تصاویر منتشر شده دیده می شود که بازهم موشکی نسبتا عظیم بدون هیچگونه هماهنگی با شمارنده و گزارشگر، پرتاب می شود و طبق روند آزمایشهای موشکی جمهوری اسلامی هیچ خبری از اتاق کنترل و فرماندهی و ارتباط با ماهواره یا موشک پرتابی نیست. برخلاف پرتاب قبل که موشک روی زمین منفجر شد، این موشک به هوا رفت اما به مداری که می بایست نرسید.

گرچه این آزمایشهای موشکی با نفس تحریم و بی پولی دولت ناسازگار است اما همانطور که پیشتر گفتم تنها ستون باقی مانده دفاعی جمهوری اسلامی بعد از ترور قاسم سلیمانیست. (استراتژی دفاعی نظام بعد از جنگ 8 ساله بر 3 پایه موشکی، جنگجویان نیابتی، و سلاح هسته ای شکل گرفت که بعد از 20 سال تلاش و مخفی کاری و دهها میلیارد دلار هزینه، نظام به این نتیجه رسید که تکنولوژی هسته ای از دسترسش خارج است و بر دو محور دیگر متمرکز شد که با ترور قاسم سلیمانی ضربه شدیدی به بازوی بلند جنگجویان نیابتی وارد شد و تقریبا آن هم در کوتاه و میان مدت از کار افتاد)
نظام تلاش کرد در ملایم ترین شکل ممکن (موشک ماهواره بر!) کارت برنده ای برای مذاکرات آتی بسازد که البته تا اینجا شکست خورده است.

2. از سوی دیگر با کنار گذاشته شدن پرونده استیضاح ترامپ، و نتایج نظرسنجی های انتخاباتی امریکا، جمهوری اسلامی کورسوی امیدش به تغییر سیاسی در مدیریت امریکا کمرنگ شده و آیت الله خامنه ای دیگر چاره ای نمی بیند بجز آنکه بنوعی آبرومندانه با "ترامپ قمارباز!" وارد مذاکره شود. چرا که دولت بر روی کاغذ بودجه 99،  50 درصد کسری دارد و تقریبا بجز افزایش قیمت فروش دلارهای باقی مانده راهی برای جبران کسر بودجه نمانده که این افزایش قیمت دلار هم خود باعث بیشتر شدن نارضایتی عمومی می شود که خود با زور سرنیزه اندکی آرام گرفته است. و عامه مردم و بخصوص قشر متوسط و مستضعف تا اینجا هم تحت فشار شگرفی برای امرار معاش هستند.

3. زمان به ضرر نظام اسلامی در حال گذار است و جرقه های بی سابقه پیشنهاد مذاکره بشرط رفع تحریم هایی که ظریف با نادیده گرفتن ترور سلیمانی زد، با واکنش سرد دولت امریکا روبرو شده است. دیگر نظام جسارت شیطنت های منطقه ای به قصد تحت تاثیر قرار دادن امریکا را ندارد.
همین صادرات قاچاقی نفت اندک هم سال آینده، آینده ای ندارد! اژدهای اقتصاد چین اکنون درگیر ویروس کرونا شده و نه تنها ترمز رشد اقتصادی را کشیده -و به تبع نیاز به انرژی و نفت کاهش خواهد یافت- که حتی بنظر میرسد دیگر نیازی به اندک نفت پر دردسر ایران هم نباشد اگر حتی بهای نفت ثابت بماند.
بنظر میرسد تنها امید نظام ایجاد یک صدایی در درون برای نشستن پای میز مذاکره است.
نظام می رود که برای یک مذاکره بسیار جامعتر از آنچه در برجام دیده شد قدم بردارد. و ناچار است بجای از دست رفتن غنی سازی های هسته ای و قاسم سلیمانی، بر نمایش اتحاد درونی پافشاری کند. چرا که همین تجربه یکسال گذشته اش نشان داد که اتکا بر کثرت موشک آنطور که تصور می کرد نمی تواند برگ برنده مذاکره بشمار برود.
4. در همین راستا، رد صلاحیت های گسترده شورای نگهبان برای انتخابات مجلس آتی، حتی به قیمت از دست دادن آرای عمومی معنادار می شود. این شکل دستچین کردن نمایندگان نشان از عزم نظام برای سوار کردن هرآنچه از طرفداران و وابستگان دارد به قصد بزرگ و یکپارچه نشان دادن حاکمیت در مذاکرات ناگزیر پیش رو.
آیت الله خامنه ای و مشاوران می دانند که این بار سیرک "بد و بدتر" به هیچ عنوان کارگشای مشارکت مردمی نیست خصوصا در انتخابات مجلس. و حتی چه بهتر که بجای نمایندگان میانه روی رای جمع کن، نمایندگان جناح راست افراطی منفور حتی با رای کم به صندلی های مجلس برسند. چرا که اولا هزینه کشاندن مردم جان به لب رسیده به انتخابات بسیار زیاد است. و ثانیا با اندکی دستکاری و معماری و تبلیغات انتخابات می توانند حداقلی از ظاهر را حفظ کنند و از سوی دیگر تاثیر 4 سال حضور نمایندگان ولایی در مجلس بمراتب بیشتر از چندروز آبروریزی مقطع انتخابات است (که بزودی مردم هم فراموش خواهند کرد!)

در کل آنکه حکومت در بلند مدت یک قدم دیگر بسمت استبداد ولایی سیدعلی خامنه ای پیش می رود به ناچار از مسیری که انتخاب کرده و در دوراهی فروپاشی از درون یا امتیاز دادن به دولتهای غربی با اولویت امریکا و دست کشیدن از شعارهای آرمانی/انقلابی -با اولویت اسراییل- راهی ندارد.
متاسفانه تفکر و نگاه مذهبی بر پایه دوقطبی حق و باطل و حلال و حرام و... شکل گرفته و علمای اسلام مگر تحت زور به هیچ راهی تمکین نمی کنند، و هیچ فضایی برای میانه روی و مذاکره وجود ندارد و تا لحظه سرکشیدن جام زهر -تحت فشار- یا مرگ، ایشان بر طبل آرمانها و تخیلاتشان می کوبند. دنیا هم کم کم زبان مذاکره با ملایان حاکم بر ایران را یاد گرفته است!


پی نوشت:
1. زمان مذاکره طبعا بعد از مشخص شدن نتایج انتخابات ریاست جمهوری امریکا خواهد بود، در سال آینده.

2. مشارکت در این انتخابات بشدت برای حکومت مهم و سرنوشت ساز است. حتی بنوعی آینده ایران در گروی این رای گیری است. شخصا با اینکه طرفدار عدم مشارکت در جهت رساندن پیام نارضایتی به حکومت و شاید تصمیم گیری متفاوت سران نظام هستم، اما نمی توانم و نمی خواهم که دیگران را به رای ندادن تشویق کنم. تنها می توانم توصیه کنم که اگر تصمیم به مشارکت دارید، به آینده خود و نسل های آینده بیاندیشید و به کاندیدایی رای دهید که اندکی کمتر بد باشد!

۲ نظر:

خُسن آقا گفت...

به نظر من این رای گیری پیش رو بسیار مهم است که مردم آنرا تحریم کنند
درصورت تحریم معنی دار یقینا نه اسرائیل و نه آمریکا خواهند توانست با سید علی مذاکره کنند و اگر مذاکر کردن نارضایتی و درگیری‌های درونی افزایش خواهد یافت
نگاهی به ورزشکارانی که این روزها یکی یکی ایران را ترک می کنند نشان از یک حادثه عظیم دارد. جامعه آماده جوشش است و اینرا آمریکا هم می‌داند. ترامپ تقاضا ۳۳۷ میلیون دلار بودجه اختصاصی برای مقابله با نفوذ "مخرب" ایران را کرده که به گمان من نشان از رویارویی عمیق تر بسیار نزدیک با ایران دارد
یک شورش کور در ایران می تواند کل خاورمیانه را به یک بشکه باروت تبدیل کند
ایران یک کشور بزرگ با 80+ میلیون جمعیت است و آنرا نمی‌توان مثل دیگر کشورهای کوچک به امان خدا رها کرد. اینرا هم آمریکا می داند و هم روسیه
امید من این است که تحریم انتصابات پیش رو به بیش از 60 درصد برسد و اگر چنین شود گمان نمی‌کنم ترامپ بتواند با چنین رژیمی مذاکره کند شاید مذاکره برای کنار رفتن خامنه ای و نه چیزی کمتر از آن

آرسین گفت...

خوشبختانه نتیجه انتخابات فراتر از حد انتظار، تحریم معنادار و رای به نبود جمهوری اسلامی بود خصوصا در جواب استمداد آیت الله خامنه ای!
اما هوشمندان سپاه تلاش کردند که این شکست بزرگ را مهندسی کنند. (در پست بعدی به آن خواهم پرداخت)
دیگر در حکومت فعلی ایران فرقی نمی کند که نمایندگان از چه گروه و نگاهی باشند چرا که اصلا مجلس در درجه چندم تصمیم گیری ها قرار گرفته و نه در معاملات و تعهدات خارجی و نه در تصمیم گیری های سیاسی، اقتصادی یا اجتماعی نقشی ندارد. نهایت تاثیرش انعکاس صدای خامنه ای و تصمیمات نظام به بیانی دیگر است.