تفاهم هسته ای، گام کلیدی به سمت آینده ای روشن

تبریک به مردم ایران که بالاخره گفتگوهای هسته ای به نتیجه رسید و ایران و قدرتهای جهان توانستند بر مسیری تفاهم کنند که از یک طرف فشارهای اقتصادی بر مردم ایران رفع شود و از طرف دیگر خیال جهان از ماجراجویی های آیت الله خامنه ای و حکومت راحت باشد.
خوشبختانه این تصمیم آنقدر تحت فشار برای آیت الله خامنه ای و حکومت گرفته شده که دیگر بعید است هوس فریب جهان و ادامه مخفیانه برنامه هسته ای به سرشان بزند، خصوصا که این بار تعهداتی از ایران گرفته اند که تنها لازم است ذره ای تخلف اثبات شود تا سیل ویرانگر تحریم و حمله برق آسا و.. به ایران گسیل شود بدون نگرانی از نظر متحدان یا افکار عمومی جهان.

تقریبا عمده مشکل "مذاکرات هسته ای" و نهایت چانه زنی ها و امتیازگیری های دو طرف حل شده و فقط می ماند نوشتن قراردادی که جامع و مانع باشد برای هر دو طرف. اگر ایران در این 3 ماه آتی -تا زمان نوشتن و امضای قرارداد نهایی- به قول و قرارهایش عمل کند و آتویی به دست طرف غربی ندهد، بعید است که دیگر کسی -اعم از کنگره یا اسراییل- بتواند در این مسیر سنگ اندازی کنند و مشکل ساز شوند. گرچه هنوز احتمال ضعیفی هست که بعضی بخواهند در متن نگارش شده نهایی شیطنتی بکنند، اما اولا هوشیاری طرف ایرانی است که جلوگیری خواهد کرد در تغیرات حقوق هسته ای و ثانیا اصل "برداشتن تحریم ها" موضوع مهم برای ملت ایران خواهد بود که قابل دستکاری نیست.

قطعا هفته پیش رو سال جدیدی برای مردم و دولت ایران آغاز خواهد شد و دولت می تواند از اکنون بر سرمایه های آزاد شده در نتیجه لغو تحریم ها برنامه ریزی کند و احتمالا در این سه ماهه پیش رو که دست آیت الله خامنه ای و اعوان و انصارش محدود، و در زیر ذره بین و راستی آزمایی -نه فقط هسته ای و در منطقه- هستند، فرصتی فراهم می شود برای بخش اقتصاد و نفت ایران که از زیر تحریم ها کمر راست کند و با دعوت از شرکت های خارجی و سرمایه گذاری در طرح های نفت و گاز عقب مانده ظرفیت های بلااستفاده را بالفعل کنند.
از سوی دیگر طبیعتا بازار و مردم هم به این چشم انداز رفع تحریم ها واکنش نشان خواهند داد و طبق معادلات باید انتظار کاهش نرخ دلار و طلا و همینطور افزایش قیمت مسکن و سهام که نشانه های رونق گرفتن اقتصاد است را شاهد باشیم.
البته شدت این نوسانات کاملا بستگی به موضع گیری های مقامات ایران از جمله آیت الله خامنه ای خواهد داشت و هرچه آیت الله مواضع آرامتری بگیرد این تغیرات میتواند شدید تر شود و در مدت طولانی تری ادامه یابد.
گرچه زود است که تاثیر رفع تحریم ها بر شاخص های اقتصادی مانند درآمد ناخالص و تورم و اشتغال و غیره تاثیر بگذارد اما در سالهای آینده در صورت هماهنگی نهادهای زیر نظر آیت الله خامنه ای با دولت روحانی -خصوصا مجلس- می توان انتظار داشت که بهبود چشمگیری در وضع معیشت ایرانیان ایجاد شود.

این عقب نشینی هسته ای نظام البته می تواند مقدمه ای از عقب نشینی های دیگر حکومت از زندگی خصوصی و فشارهای اجتماعی بر مردم باشد. خصوصا که همزمان با این اعلام نتایج، حرکت بی سابقه ای برای آزاد سازی "حضور زنان در ورزشگاهها" در بازی دوستانه فوتبال ایران و سوئد انجام شد، گرچه خبر این اتفاق در هیاهو و شادی ناشی از اعلام تفاهم هسته ای گم شد اما این حرکت در نوع خود سطح بالایی از هماهنگی و انگیزه مضاعف ایرانیان خارج و داخل کشور را نشان می دهد.

بهبود شرایط زندگی و حقوق بشر با ایجاد ارتباطات بهتر میان ایران و جهان می تواند بسیار بهبود یابد چرا که اولا ایرانیان بسیاری در سالهای اخیر به خارج از کشور مهاجرت کرده اند که پتانسیل و ارتباطات بالایی برای فعالیت های اجتماعی دارند، ثانیا در این سالها شبکه های اجتماعی -مجازی- به شکل بی سابقه ای در میان مردم رواج پیدا کرده و همینطور با تلاش دولت روحانی دسترسی به آنها ساده تر صورت می گیرد، ثالثا مردم و بخصوص جوانان تجربیات بیشتری از روشهای مبارزه با تبعیض های اجتماعی و رسیدن به آزادی های مدنی را کسب کرده اند که همه اینها در کنار تساهل دولت در ایجاد فضای بهتر زندگی و محدود کردن متحجران و افراطیون می تواند نوید دهنده شرایط بهتر ناشی از برداشته شدن موانع ارتباط با غرب باشد.

در سیاست های منطقه ای، هم شرایط اقتصادی و هم شرایط سیاسی منطقه در حال حاضر اجازه بلندپروازی های زیادی به نظام ایران نمی دهد. رژیم ایران و آیت الله خامنه ای ناچار است بدنبال "توافق هسته ای" از نقش سابق خود -ابرقدرتی کوچک- در منطقه دست بکشد و بجای یک پای ثابت درگیری، بیشتر نقش برادر بزرگتر و حکم میان گروه های تندرو -حتی طرفدارش را ایفا کند، چرا که هم از نظر فکری و ایدئولوژیک نرسیدن به بمب اتم و اجبار به توافق با "شیطان بزرگ" از اعتبار ضد امپریالیستی اش -بخصوص در میان هوادارانش در کشورهای منطقه- کاسته است و هم تبلیغات سنگینی از سوی رقیبان مبنی بر دخالت و استثمار ملتها در منطقه به او تحمیل می شود، که باعث شده مردم تمامی کشورهای ثالث مانند عراق و سوریه و یمن نسبت به هرگونه کمک نظامی و مالی ایران حساس شوند.
البته بازهم نباید از روند معتدل دولت روحانی در سیاست خارجی و تلاش برای نشان دادن چهره معقولی از حکومت ایران که اجبارا این نقش حکم و خنثی را به نظام -اسم دیگر آیت الله خامنه ای!- تحمیل می شود غافل شد. همینطور قابل پیش بینی خواهد بود که پروژه بعدی تیم سیاست خارجی دولت روحانی بهبود روابط ایران با همسایگان، با محوریت دولت های حاشیه خلیج فارس و پادشاه جدید عربستان است.

بطور خلاصه آنکه این توافق هسته ای، گرچه در ظاهر محدود به بسته شدن مراکز غنی سازی و برداشته شدن موانع فروش نفت است. اما در سطحی بالاتر به معنای برتری اعتدال و تسامح به جای افراط گرایی و خشونت است. این مساله در چرخش توازن قوا در داخل به نفع دولت روحانی و اصلاح طلبان بروز پیدا می کند و این به نفع مردم ایران و پیشروی بدون بازگشت جامعه مدنی خواهد بود. سایر اتفاقات سیاسی مانند انتخابات آخر سال مجلس نیز بی تاثیر از این حرکت آغازین سال نخواهند بود.

پی نوشت:
1- این دستاورد سیاسی می تواند نقطه آغازی بر همبستگی ملی میان مردم و حاکمیت باشد، به شرطی که حکومت از فرصت بدست آمده به بهترین نحو استفاده کند و به این بهانه از مقابله با مردم دست بردارد.
2- مطالب بالا بصورت تیتروار و سرفصل گونه عنوان شد و در فرصت های آینده دقیقتر و با جزییات بیشتر به آنها پرداخته می شود.

۴ نظر:

ناشناس گفت...

بردیم مادیان را از بهر فحل دادن
برعکس آرزوها شد مستجاب ما را
کونی و کله قندی دادیم و بازگشتیم
دیگر نماند وامی از هیچ باب ما را

پراگماتیست گفت...

درود بر آرسین با این تحلیل خوب.

~ گفت...

جماعت آخوند و ملا فقط برای سه عامل پول، شکم و پايين تنه زندگی می‌کند و ديگر هيچ.
با بخطر افتادن هر يک از سه عامل بالا، آخوند حاضر است خود و خانواده‌اش را هم به هرقيمتی بفروشد، چه رسد به ايران و ايرانی؛ همانگونه که در اين 35 ساله ديده شده است.
قبول قرارداد لوزان، عقب‌نشينی از موضع هسته‌ای و نوشيدن جام زهر، نيز تحت شرايطی سخت انجام شد که جايگاه سه عامل بالا شديداً بخطر افتاده و حلقه و يا تناب دور گردن ملا تنگ‌تر شده بود.
بدلايل ژئوپلیتیک (جغرافيای سايسی) منطقه، آمريکا و همدستانش ترجيح داده‌اند که فعلاً ملاها را بدين‌وجه کنترل کنند تا درگيری کنونی شيعه و سنی در منطقه تشديد نشود.
متأسفانه قرارداد لوزان بدان معناست که حکومت آخوندها، غارت مملکت، عقب‌ماندگی، خرافات، بی‌عدالتی و امنيتی و و و ... در ايران برای مدتی ديگر ادامه می‌يابد.
با تسليت به همه‌ی ايرانيان
حميد

آرسین گفت...

حمید عزیز،
تمامی استدلالات شما صحیح است بجز نتیجه ای که از قرارداد لوزان گرفته اید!

متاسفانه یا خوشبختانه در دنیایی خاکستری زندگی میکنیم و چیز سفید یا سیاهی وجود ندارد. و ما هم امروز هیچ بدیل نقدی بجای همین حکومت پیزوری نداریم، حداقل باید تلاش کنیم که تا حد امکان شرایط را برای خودمان مطلوب کنیم.
بدون قرارداد لوزان هم حکومت آخوندها ادامه می یافت!