رمز گشایی از تحریم و گرانی های اخیر


از چند روز قبل تحریم های جدید ایران آغاز شد و مثل همیشه این سوال مطرح است که آیا تحریم ها اثر دارد؟
این سوالی است که خیلی ها در ذهن خود دارند. عده ای، "سودجویی افراد داخلی" و عده ای "تحریم های خارجی" را در گرانی و مشکلات موثر میدانند.
اینکه حقیقت چیست و مشکلات اقتصادی امروز ایران ناشی از چه عواملی است نیاز به توضیح بیشتر دارد.

طبیعی است که تحریم ها مشکلاتی را در اقتصاد کلان ایران ایجاد می کنند اما این مشکلات به هیچ عنوان از جنس مشکلاتی نیست که مردم در زندگی روزمره آن را احساس کنند، حداقل در کوتاه مدت (منظورم در شدید ترین حالت بازه کوتاه کمتر از 2 یا 3 سال است). و البته هدف تحریم کننده ها هم همین بیان شده است: "کمترین فشار بر زندگی مردم و بیشترین بر دولت ایران."

از سمت دیگر عدم مدیریت صحیح اقتصادی و وجود فساد شدید اداری به دلیل نبود نظارت و رسانه های آزاد باعث شده که سوء استفاده کنندگان تحریم ها را بهانه ای قرار دهند و مشکلات "روزمره" اقتصادی بوجود بیاورند. در این میان می شود مجموعه دولت و حکومت را به عنوان یک "سواستفاده کن بزرگ" نام برد. اما این ادعا بی دلیل نیست. نگاهی به اتفاقات یک سال گذشته بیاندازیم:

دولت بلافاصله با آغاز تحریم ها عدم عرضه دلار در بازار را شروع کرد. این مساله باعث بالا رفتن قیمت دلار شد که بدلیل آنکه تنها عرضه کننده دلار در اقتصاد ایران "دولت" است سود مستقیم این مساله تنها و تنها به جیب دولت می رود.این مانند آن است که تنها یک پمپ بنزین در شهری باشد. بدیهی است که سود ناشی از گران فروختن بنزین تنها به جیب آن شخص می رود و کلیه افراد آن شهر -به نسبتی- ضرر خواهند کرد.
در دنباله این گران کردن دلار و عدم عرضه آن، صدها و هزاران بنگاه اقتصادی خدمات و کالاهای خود را گران کردند و باز هم فضا برای احتکار و سایر سودجویی های کوچکتر باز شد. این قسمت همان قسمتی هست که مردم حس کرده و می کنند، به شکل گرانی.
 فراموش نکنیم که تحریم ها آثار دراز مدت دارند به عنوان مثال تحریم صنعت هوایی ایران بعد از 30 سال اثر خود را نشان داد یا البته سایر تحریم های نظامی هیچگاه در زندگی مردم حس نشد. تحریم مثل فردی است که آخرین وعده غذایی را خورده و دیگر دسترسی به غذا ندارد. نبود غذا بلافاصله احساس گشنگی ایجاد نمیکند بلکه بعد از گذشت زمان بتدریج مشکل بروز میکند.
پس تمامی "فشارهای آنی" که گفته می شود ناشی از تحریم های جدید است، هیچ ارتباطی با ماهیت تحریم ندارد.(شاید تنها اثر روانی داشته باشد که آن هم قابل کنترل است به آسانی.)

اما اینکه چرا حکومت چنین فشارهای زیادی را با عدم عرضه دلار به مردم تحمیل میکند علت دیگری دارد که ریشه در ایدئولوژی و سیاست دارد. همزمان، تجربه یک جنگ 8 ساله به "حکومت جهموری اسلامی" یاد داده که برای روزهای سخت آماده باشند.
و اتفاقا امروز بر خلاف جنگ قبلی تدارک رسانی به جبهه های جنگ پرهزینه تر است چرا که امروزه این جنگ ایدئولوژیک بی پایان در جبهه سوریه و حزب الله و سایر وابستگان جمهوری اسلامی انجام میشود و حکومت برنامه ریزی کرده که حتی در صورت نداشتن درآمد حتی یک دلار بتواند چندین سال در مقابل "دشمن" ایستادگی کند.
حمایت از گروه ها و کشورهای ضد اسراییلی، خرید طلا از ترکیه، گشایش یک میلیارد دلار اعتبار برای حکومت سوریه و پیشنهاد کمک مالی به مصر از نشانه های این تصمیمات است.
قطعا یک دولت قحطی زده چنین حاتم بخشی هایی نه می تواند و نه می کند.

حسن دیگر این فشار بر مردم، تحت تاثیر قرار دادن افکار عمومی، از آثار تحریم های "غرب" بر زندگی ایرانیان است، مشکلاتی مثل نبود دارو وکالاهای حیاتی. هرچند که علت اصلی تمام اینها فساد دولتی، رانت و عدم اختصاص بودجه به این بخش است اما قطعا چنین فریادهایی در تصمیم گیری کشورهای غربی بی تاثیر نیست. ضمن اینکه دولت ایران هم همچنان در افکار عمومی مظلوم نمایی خواهد کرد.

به تجربه هم ثابت شده است که کنترل مردم ایران در شرایط فقر و مشکلات اقتصادی آسان تر است. چرا که تاریخ ایران هم نشان می دهد خواست های سیاسی مردم و تحرکات آنها هنگامی رخ داده که مشکل اقتصادی کمتری داشته اند. (مثال بارز انقلاب اسلامی). این مساله طبیعی است چرا که وقتی طبق آمار رسمی حداقل حقوق در ایران تقریبا 5 برابر زیر خط فقر است مردم بیش از پیروزی فلان کاندیدا از کمک 100هزار تومانی -25 دلاری- دولت خوشحال می شوند.

با وجود اینکه رهبر و دولتمردان در داخل بر نداری و قناعت و تحمل تا عبور از "پیچ تاریخی" اصرار میکنند اما در رفتار های بیرونی و روابط خارجی هیچ تفاوتی با قبل که ندارند هیچ، بلکه تهدید بیشتری هم می کنند. (مثل برگزاری مانورهای مختلف نظامی یا نشان دادن توانمندی های نظامی یا هسته ای پیشرفته) در این حالت دولت با افزایش قیمت دلار به قیمت فقر عمومی ایرانیان قصد رسیدن به اهداف خارجی و ایدولوژیک خود را دارد.
البته نمی شود از گروهی معدود در ایران که از مزایای این فساد و فشار سود می برند و جیب خود را پرتر میکنند غافل شد. افزایش ماشین های گران قیمت چند صد میلیونی در خیابانها و بوجود آمدن طبقه جدیدی از افراد ثروتمند در این روزها علیرغم فقر عمومی اکثر مردم ایران به این دلیل است.

متاسفانه امروزه مردم ایران بدون متولی مانده اند و در میان رقابت دایه (کشورهای خارجی) و نامادری (حکومت جمهوری اسلامی) گیر افتاده اند و در حال له شدن هستند.
می شود گفت که هم "وضع تحریم اقتصادی بر سر مواضع هسته ای نظام!" و هم "بوجود آمدن گرانی در اثر تحریم ها!" هردو ساختگی، سیاسی و تنها رقابت "دایه" و "نامادری" است.

شخصا امیدوارم این جنگ بی پایان که به قیمت از دست رفتن روزهای خوب، فرصتهای طلایی، و سرمایه های انسانی ایرانیان است بزودی تمام شود و حکومت ایران به نمایندگی شخص آیت الله خامنه ای به عنوان "نامادری مردم ایران" -یا ناپدری!- بعد از چند ده سال هدر دادن ارثیه این کودک یتیم، کمی با عطوفت بیشتر رفتار کند و کوتاه بیاید.

هیچ نظری موجود نیست: