در اعتراضات 88 چه گذشت؟ + سخنی با طرفداران تحریم


کمتر پیش می آید که فرصت فعالیت های اجتماعی -در ایران- در سطح وسیعی رخ دهد، حوادث پیش و پس از انتخابات 88 در ایران یکی از این فرصت ها بود که در آن بلوغ سیاسی و اجتماعی مردم ایران کاملا نمایان شد.
چه در شور و شادیهای قبل از انتخابات و چه در اعتراضات بعد از انتخابات (خصوصا قبل از به خشونت کشیده شدن توسط عوامل حکومتی) رفتارهای معقول و آرام مردم -خصوصا تهران- بسیار به چشم می آمد. این نکته حتی در گزارش های خبرگزاریهای خارجی هم بشکل پررنگی بازتاب داده شد.
اوج این بلوغ سیاسی-اجتماعی، حضور میلیونی مردم معترض در تهران بدون آمادگی نیروهای انتظامی یا لیدرها و حتی برنامه مشخص از قبل پیش بینی شده بود که بدون حتی شکستن یک شیشه، این جمعیت -عظیم- آمدند و رفتند*. این رفتار معقول نه تنها در کل دنیا بی نظیر بود بلکه حتی در تاریخ خود ایران هم سابقه نداشت. خصوصا اگر 30 سال پیشِ همین مردم را در نظر بگیریم -با هیجانات انقلابی سال 57-  بیشتر به یک معجزه شبیه بود.
شاید همین وقار و متانت در عین عظمت بود که باعث شد همه دولت ها و آزادیخواهان دنیا بدون استثنا اعمال خشونت آمیز حکومت را محکوم کنند و حتی بشدت جمهوری اسلامی را تحت فشار قرار دهند.

متاسفانه امروز گروهی از روشنفکران مجازی -براثر تکرار زیاد خودشان- تصور می کنند که اعتراضات میلیونی مردم در سال 88 حرکات "ضد رژیم" یا "براندازانه" بوده و مردم درحمایت از گروه های پسا تاریخی مثل "مجاهدین"، "سلطنت طلبان" یا سایر گروه های کوچک برانداز قیام کرده اند! البته خود جمهوری اسلامی هم در دامن زدن به این تصور بی تقصیر نبوده و تا کنون بسیار تلاش کرده که با خارجی خواندن "اعتراضات مردم به تقلب در انتخابات" آن را عامل دول خارجی نشان دهد که جهت سرکوب بیشتر، مجوز استفاده از خشونت سبوعانه برای خود فراهم کند -یا برآن سرپوش بگذارد-.

بدلیل آنکه خود اتفاقات سال 88 محل مناقشه طرفداران و مخالفان شرکت در انتخابات شده است و روایت های گوناگونی از آن نقل می شود که گاها 180 درجه با هم متفاوت است لازم دیدم بطور خلاصه مروری بر اتفاقات 4 سال پیش داشته باشم جهت یادآوری اتفاقات:

حقیقت آن است که تظاهرات آرام و میلیونی 25 خرداد 88  مردم نه برضد نظام بود و نه حتی علیه شخص آیت الله خامنه ای، تنها مردم در آن روز حقشان (رایشان) را می خواستند و جهت انتقاداتشان شخص محمود احمدی نژاد بود.
سمت اعتراض به سوی آیت الله خامنه ای بعد از حمایت وی از نتایج انتخابات در نماز جمعه 29 خرداد -4 روزبعد- تغیر کرد و در اعتراضات روز 30 خرداد این بار حکومت با آمادگی، سرکوب و دستگیری شدیدی انجام داد که علاوه بر کشته و مجروح زیاد، حوادث کهریزک نیز اتفاق افتاد. در ادامه آخرین نماز جمعه -26 تیر- رفسنجانی، سالگرد 22بهمن یا روز عاشورا و .. بود که نشان از هوشیاری مردم و استفاده از تمامی "ظرفیت های قانونی" در جمهوری اسلامی -مثل نماز جمعه یا هیئت های عزاداری عاشورا- جهت رساندن صدای اعتراضشان به نتایج انتخابات و دولت غیر مردمی بود که با خشونت بی دریغ ماموران حکومتی همراه شد. مجموع این اتفاقات در بعد جهانی به شکلی وجهه جمهوری اسلامی را عوض کرد که در 30 سال قبل از آن سابقه نداشت. و حتی باعث رونق گرفتن دکان براندازان و سایر گروه های تحریم طلب انتخابات شد.

انتقادی که به طرفداران براندازی -تغیر از بیرون- جمهوری اسلامی وارد است این است که این گروه دوباره امروز -زمان انتخابات- فعال شده اند و به جای مبارزه با رژیم جمهوری اسلامی -همسو با آن- به جان طرفداران تغییر نرم و از درون حکومت افتاده اند. این دوستان اگر حرفها و روش های ناگفته ای دارند می توانند در سایر ایام مابین انتخابات مطرح کنند و امروز بجای مقابله با هواداران اصلاحات در کنار آنان کمک به تغیر از درون کنند یا حتی اگر همین کمک را هم نمی توانند بکنند -یا اعتقادی ندارند- حداقل مدتی ساکت شوند تا بعد از تلاش گروه اصلاح طلب و اعلام نتایج، دوباره بر طبل تغیر از خارج بکوبند.

خوشبختانه -بنا به اظهارات- هر دو گروه هدفشان ارتقای سطح زندگی ایرانیان و داشتن جامعه ای آزاد برای زندگی و نسل های آینده است و این موضوع می تواند نقطه اشتراک ایشان قرار بگیرد. سابقه تبلیغات تحریم کنندگان نشان می دهد که ایشان هیچگاه چندان توفیقی در متحد کردن مردم جهت تحریم انتخابات نداشته اند. این عدم توفیق بیشتر بخاطر آگاه نبودن این گروه از حقیقت جامعه منشا می گیرد چرا که ایشان توجهی به نبود احزاب و پایه های مردمی هرم قدرت  و همینطور بافت جمعیتی و فرهنگی متنوع ایران ندارند. از سمت دیگر تشویق کنندگان به انتخابات بیشتر بدلیل همسو شدن با رسانه های نظام چندان محبوبیتی میان ناراضیان -عمده مردم- ندارند چرا که اساسا اگر فردی راضی از شرایط موجود باشد انگیزه ای برای انتخابات ندارد و اگر فردی ناراضی باشد و دارای انگیزه، قطعا در انتخاباتی شرکت نخواهد کرد که به بقای وضع موجود کمک کند.
هرگونه مشارکت یا عدم مشارکت مردم در این شرایط نه بدلیل فعالیت های گروهی یا حزبی، که تنها بدلیل " حس عمومی مردم" از بهتر شدن اوضاع در نتیجه شرکت یا تحریم انتخابات خواهد بود.

پی نوشت:
* حوادث انتهای روز 25 خرداد مانند تیراندازی از پشت بام مسجد و... بعد از تجمع اصلی جمعیت در میدان آزادی و متفرق شدن مردم در پایان مراسم اصلی رخ داد.

هیچ نظری موجود نیست: