کم هیجان ترین انتخابات جمهوری اسلامی

مطالعه اوضاع انتخاباتی نشان می دهد که شورای نگهبان و هیئت حاکمه به هیچ عنوان حضور اصلاح طلبان را حتی برای گرم کردن تنور انتخابات هم تحمل نمی کنند. البته شاید چند کاندیدای درجه 3 تایید صلاحیت شوند برای سرگرمی و دعوت به حضور مردم اما همین تایید چند نفر باعث سرشکن شدن آرا هم خواهد شد که رفع خطر مضاعف بکند.

از سمت دیگر دولت و احمدی نژاد با چراغ خاموش به انتخابات نزدیک می شوند و به نظر می رسد که مترصد فرصتی باشند برای استفاده -یا سو استفاده- که بعید به نظر می رسد در چند روز مانده به انتخابات فرصتی داده شود یا اشتباهی رخ دهد.
خصوصا که با رصد سنگین اطلاعاتی و حساسیت بالا تک تک حرکات دولت مطالعه می شود و هیچ نقشه از پیش تعیین شده ای محقق نخواهد شد.

در رقابت سایر کاندیداهای اصولگرا هنوز مجموعه جریان های مختلف نتوانسته اند به وحدتی دست پیدا کنند و بر روی یک فرد اجماع نظر داشته باشند و این مساله پتانسیل خطرناکی برای ایشان دارد از این نظر که اندک رای آنها را به 2 یا 3 تقسیم می کند و ضعیف تر از همیشه خواهند شد.
اما احساس خطر اصولگرایان از حضور اصلاح طلبان مطرح بخصوص هاشمی (کار ما به جایی رسیده که هاشمی شده اصلاح طلب!) آنقدر زیاد است که دعواهای داخلی را فراموش کرده و بر روی حذف اصلاح طلبان تاکید دارند.
شاید هم احساس می کنند که در روز آخر با گرفتن حکم حکومتی آیت الله خامنه ای بتوانند غائله چند کاندیدایی را حل کنند.

همچنان با اینکه زمان نام نویسی کاندیداها تمام نشده است اما احتمال می دهم که هاشمی رفسنجانی حتی بدلیل فشارهای خانوادگی از طرف همسر و فرزندان در انتخابات شرکت نخواهد کرد و در حالتی که هیچ اصلاح طلب معروفی در صحنه نباشد، همچنان پیش بینی ام از رییس جمهور آینده علی اکبر ولایتی است. تنها یک احتمال بعید وجود دارد که وی رییس جمهور نشود و آن هم رای بالای "باقری لنکرانی" است. (که بسیار دور از ذهن است.)
بارها دیده ام که در وبسایت ها و تحلیل های مختلف از قالیباف به عنوان احتمال ریاست جمهوری اسم برده می شود اما تحلیلگران فراموش میکنند که از سه نفر حداد، قالیباف و ولایتی یک نفر خواهد ماند و آن شخص ولایتی است. هرچند که این روزها قالیباف تلاش می کند با گرفتن "مواضع افراطی" و ابراز خوش خدمتی -بخوانید پاچه خواری- نظر آیت الله خامنه ای را به خود جلب کند و کاندیدای برتر گروه 2+1 بشود.

مابقی حرف ها و صحبت ها تنها سرگرم کردن مخاطبان سیرک انتخابات است و بخشیدن هیجان مضاعف -وکاذب- جهت جلب توجه و کسب شرکت کننده بیشتر درکادر دوربین های تلویزیونی.
این انتخابات شاید بی هیجان ترین و انتصابی ترین انتخابات کل دوران جمهوری اسلامی باشد چرا که دیگر نه از بودجه های کلان ارگان های مختلف خبری هست برای تبلیغات گسترده و فرش کردن خیابانها از پوستر و نه کسی از مشکلات اقتصادی روزمره اش زیاد می آورد که بخواهد در تجمع های خیابانی شرکت کند.
البته همیشه درصدی از انبوه جوانان بیکار و تنوع خواه هستند که بخواهند از فرصت آزادی های قبل از انتخابات جهت تخلیه هیجانات استفاده کنند، اما با توجه به تهدید های فرماندهان نیروی انتظامی، به نظر می رسد که همین آزادی های قبل از انتخابات هم بسیار محدود خواهد بود.

مانند روند چند سال گذشته این بار هم خواست آیت الله خامنه ای اجرا خواهد شد، اما در نهایت خود وی از این انتخابِ اشتباهش بیشترین ضرر را خواهد کرد.

پی نوشت:
1 این بار آیت الله خامنه ای می خواهد که انتخابات با کمترین دخل و تصرف آرا در بعد از انتخابات مدیریت شود چرا که بعد از اتفاقات انتخابات سال 88 همه دوربین ها روشن شده و تک تک حرکات حکومت را زیر نظر دارند به جهت کشف تقلب مستند.
به همین دلیل در این تحلیل بیشتر فرض کرده ام که انتخابات به شیوه صوری و معمول برگزار خواهد شد.

2 کاریکاتور بالا یکی از بهترین کارهای مانا نیستانی است که اخیرا منتشر شده با نام "معرکه انتخابات" بسیار مختصر و زیبا وضع انتخابات ایران را به نقد می کشد...

هیچ نظری موجود نیست: